water skiing

جمله های نمونه

1.
آب اسکی،اسکی روی آب

انگلیسی به انگلیسی

• gliding over water when the surfer is pulled by a very quick boat
act of gliding on water using skis while being towed by a speedboat

پیشنهاد کاربران

waterskiing ( n ) , waterski ( n ) ( wɔt̮ərˌski ) =either of the pair of long, flat boards on which a person stands in order to waterski
water skiing
Moving on water while connected to the motor whith a rope
water skiing ( ورزش )
واژه مصوب: آب سُری
تعریف: ورزشی آبی که در آن ورزشکار به سرعت با یک قایق موتوری کشیده می شود
The sport of moving fast over water on long boards pulled by a boat
اسکی روی آب
بازی اسکی روی اب
نوعی موج سواری روی آب که به وسیله چیزی روی آب کشیده میشوید
اسکی روی اب

بپرس