water pump

جمله های نمونه

1. In five years I had to strip the water pump down four times.
[ترجمه گوگل]در طی پنج سال مجبور شدم چهار بار پمپ آب را خاموش کنم
[ترجمه ترگمان]در عرض پنج سال مجبور شدم پمپاژ آب را چهار بار کاهش دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An extra water pump in the form of an internal power sponge filter will be necessary for good water circulation.
[ترجمه گوگل]یک پمپ آب اضافی به شکل فیلتر اسفنجی داخلی برای گردش خوب آب ضروری خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک پمپ آب اضافی به شکل یک فیلتر اسفنج قدرت داخلی برای گردش آب خوب لازم خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Water pump stolen A £100 water pump has been stolen from the garden of a house in Long Lane, Rayne.
[ترجمه گوگل]پمپ آب به سرقت رفت یک پمپ آب 100 پوندی از باغ خانه ای در لانگ لین، راین به سرقت رفت
[ترجمه ترگمان]پمپ آب به سرقت رفته یک پمپ آب ۱۰۰ پوندی از باغ خانه ای در لانگ لین، Rayne دزدیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The selection of the water pump is done according to the waterpower loss.
[ترجمه گوگل]انتخاب پمپ آب با توجه به تلفات آب انجام می شود
[ترجمه ترگمان]انتخاب پمپ آب با توجه به تلفات waterpower انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cavitation arising primarily from the hot water pump.
[ترجمه گوگل]کاویتاسیون در درجه اول از پمپ آب گرم ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]Cavitation عمدتا از پمپ آب داغ ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our main products are series of automobile water pump, bulb and brake.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما سری پمپ آب خودرو، لامپ و ترمز است
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما مجموعه ای از پمپ آب خودرو، پمپ و ترمز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The main characteristic of this water pump is easy to manipulate.
[ترجمه گوگل]ویژگی اصلی این پمپ آب دستکاری آسان است
[ترجمه ترگمان]ویژگی اصلی این پمپ آب آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Anne took Helen to the water pump in the yard.
[ترجمه گوگل]آن هلن را به پمپ آب در حیاط برد
[ترجمه ترگمان]آن، هلن را به پمپ آب حیاط برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Controlling brushes, water pump, fan and the time of pressing section by digital display.
[ترجمه گوگل]کنترل برس ها، پمپ آب، فن و زمان پرس توسط نمایشگر دیجیتال
[ترجمه ترگمان]کنترل brushes، پمپ آب، پنکه و زمان فشردن نوار توسط صفحه نمایش دیجیتالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Water pump microcomputer testing system is adopted to conduct quality test in valve import testing centre.
[ترجمه گوگل]سیستم تست میکرو کامپیوتر پمپ آب برای انجام تست کیفیت در مرکز تست واردات شیر ​​اتخاذ شده است
[ترجمه ترگمان]سیستم تست Water میکرو کامپیوتر برای انجام تست کیفیت در مرکز تست واردات شیر اتخاذ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The impeller of the sea water pump is unevenly worn out.
[ترجمه گوگل]پروانه پمپ آب دریا به طور ناهموار فرسوده شده است
[ترجمه ترگمان]پروانه پمپ آب دریا به طور غیر یکنواخت فرسوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Water pump housing, Hubs, Bearing housing, Dampers hub oil ring, sector shaft, oil pump cover, water in let and outlet, vacuum pump .
[ترجمه گوگل]محفظه پمپ آب، هاب، محفظه بلبرینگ، حلقه روغن توپی دمپر، شفت سکتور، پوشش پمپ روغن، آب ورودی و خروجی، پمپ خلاء
[ترجمه ترگمان]پمپ آب، hubs، مسکن Bearing، حلقه نفتی هاب dampers، شفت بخش، پوشش پمپ نفت، آب در اجازه و خروجی پمپ خلا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The pulley drives the engine fan, water pump, and generator with a V belt.
[ترجمه گوگل]قرقره فن موتور، پمپ آب و ژنراتور را با تسمه V به حرکت در می آورد
[ترجمه ترگمان]قرقره، فن موتور، پمپ آب و ژنراتور با کمربند V را می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Typical application: Hair Clipper, Water Pump, Cookie Maker.
[ترجمه گوگل]کاربرد معمولی: گیره مو، پمپ آب، کوکی ساز
[ترجمه ترگمان]کاربرد معمول: Clipper مو، پمپ آب، Maker Cookie
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The water pump can work normally at 180 V.
[ترجمه گوگل]پمپ آب می تواند به طور معمول در 180 ولت کار کند
[ترجمه ترگمان]پمپ آب می تواند به طور عادی در ۱۸۰ V کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• device used for withdrawing water

پیشنهاد کاربران

بپرس