کاری بسیار کسل کننده، ملال آور و خسته کننده - عبارت اسمی / اصطلاح
Listening to his long speech was like watching paint dry
فعالیتی فوق العاده کند و بی هیجان - عبارت اسمی / اصطلاح
The second half of the movie felt like watching paint dry
... [مشاهده متن کامل]
تجربه ای بی نهایت حوصله سربر - عبارت اسمی / اصطلاح
Filling out those forms is about as exciting as watching paint dry
فعالیتی فوق العاده کند و بی هیجان - عبارت اسمی / اصطلاح
... [مشاهده متن کامل]
تجربه ای بی نهایت حوصله سربر - عبارت اسمی / اصطلاح
تماشای چیز خسته کننده و طولانی