عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: to proceed with care.
- Watch yourself going down those stairs.
[ترجمه گوگل] مراقب خودت باش که از آن پله ها پایین می آیی
[ترجمه ترگمان] مراقب خودت باش که داری از پله ها پایین میری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مراقب خودت باش که داری از پله ها پایین میری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to be discreet or cautious.
- He should watch himself if he confides in that reporter.
[ترجمه گوگل] اگر به آن خبرنگار اعتماد کرد باید مراقب خودش باشد
[ترجمه ترگمان] اون باید مراقب خودش باشه اگر خودش رو به این خبرنگار نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون باید مراقب خودش باشه اگر خودش رو به این خبرنگار نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید