wastrel

/ˈweɪstrəl//ˈweɪstrəl/

معنی: متلف، ادم بی معنی، ادم ولخرج
معانی دیگر: ولخرج، مسرف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone who is wasteful, esp. with money.

(2) تعریف: someone who is lazy or unproductive; loafer; good-for-nothing.

- He'd had potential, but he was now a wastrel living in his girlfriend's apartment and contributing nothing.
[ترجمه گوگل] او پتانسیل بالایی داشت، اما اکنون در آپارتمان دوست دخترش زندگی می کرد و هیچ کمکی نمی کرد
[ترجمه ترگمان] استعداد داشت، اما حالا هم یک آدم فاسد شده بود که در آپارتمان دوست دخترش زندگی می کرد و هیچ کاری نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. But these two spent their gifts like wastrels.
[ترجمه گوگل]اما این دو هدایای خود را مانند فضول خرج کردند
[ترجمه ترگمان]اما این دو نفر gifts را مثل wastrels خرج کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Another time, Lucy talked about Jeremy, his father's wastrel shadow ever in the background.
[ترجمه گوگل]بار دیگر، لوسی در مورد جرمی صحبت کرد، سایه ضایعات پدرش که همیشه در پس‌زمینه بود
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، لوسی در مورد جرمی صحبت می کرد، سایه wastrel در پس زمینه شنیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Eat a hold of, a wastrel!
[ترجمه گوگل]خوردن یک نگهدارنده، یک ضایعات!
[ترجمه ترگمان]تو هم یک آدم ولخرج را بخور!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is a notorious wastrel in our company.
[ترجمه گوگل]او یک ضایعات بدنام در شرکت ما است
[ترجمه ترگمان]او هم در جمع ما آدم های بدنام و بدنام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her father wouldn't let her marry a wastrel.
[ترجمه گوگل]پدرش اجازه نمی‌داد او با یک مرد فاسد ازدواج کند
[ترجمه ترگمان]پدرش اجازه نمی داد با یک آدم فاسد ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Study like a dog; play like a wastrel.
[ترجمه گوگل]مثل یک سگ مطالعه کنید؛ مثل ولگرد بازی کن
[ترجمه ترگمان]مثل یک سگ درس بخون، مثل آدم ولخرج بازی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His neighbour denounce him as a wastrel who had dissipated his inheritance.
[ترجمه گوگل]همسایه‌اش او را به‌عنوان یک آدم فاسد که ارثش را از بین برده است، محکوم می‌کند
[ترجمه ترگمان]neighbour او را به عنوان یک آدم ولخرج که ارث او را از بین برده بود، معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The family were not rich; much of their land had been sold to pay the debts of successive wastrel sons.
[ترجمه گوگل]خانواده ثروتمند نبودند بسیاری از زمین های آنها برای پرداخت بدهی پسران متوالی فاسد فروخته شده بود
[ترجمه ترگمان]خانواده ثروتمند نبودند، بیشتر زمین های آن ها فروخته می شد تا قرض های پسرهای فاسد پی درپی را بپردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The troubles that destroyed Tang—the loss of his job, the collapse of his marriage, heartbreak over his wastrel only child—are all too common across China.
[ترجمه گوگل]مشکلاتی که تانگ را نابود کرد - از دست دادن شغلش، از هم پاشیدگی ازدواجش، دلشکستگی برای یگانه فرزندش - در سراسر چین بسیار رایج است
[ترجمه ترگمان]مشکلاتی که تانگ - از دست دادن شغلش را نابود کرد، سقوط ازدواجش، دل شکستگی در مورد تنها کودک his - همگی در سراسر چین رایج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They fasten and strengthen the music of the Goose Wastrel to match the up-and -down glide of wind music, which show the concept of war and sound a bugle call in the battlefield.
[ترجمه گوگل]آنها موسیقی Goose Wastrel را محکم می کنند و تقویت می کنند تا با سرخوردن بالا و پایین موسیقی بادی مطابقت داشته باشد، که مفهوم جنگ را نشان می دهد و در میدان نبرد صدایی به صدا در می آورد
[ترجمه ترگمان]آن ها موسیقی غاز غاز را محکم می کنند تا از آهنگ موزون موسیقی بادی مطابقت داشته باشند، که مفهوم جنگ را نشان می دهند و صدای شیپور را در میدان نبرد به صدا در می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Long life and wear resistant. Longer Availability work time and lower wastrel rate, reduce the overall cost.
[ترجمه گوگل]عمر طولانی و مقاوم در برابر سایش زمان کار طولانی‌تر در دسترس بودن و نرخ ضایعات کمتر، هزینه کلی را کاهش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]زندگی طولانی و مقاومت به سایش زمان کار در دسترس بودن زمان و سرعت پایین را کاهش می دهد و هزینه کلی را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Second- and third-place rivals Zhenai and Baihe require an upfront fee or provide a personality matching service intended to filter out wastrel Lotharios.
[ترجمه گوگل]رقبای رتبه دوم و سوم Zhenai و Baihe نیاز به پرداخت هزینه اولیه دارند یا خدمات تطبیق شخصیتی را ارائه می دهند که برای فیلتر کردن لوتاریوس زائد است
[ترجمه ترگمان]رقبای محلی دوم و سوم، Zhenai و Baihe به یک هزینه اولیه نیاز دارند و یا خدمات تطابق شخصیتی را ارایه می کنند که قصد فیلتر کردن Lotharios wastrel را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The result showed that by optimizing the dosage of the waste alkali water and the wastrel, the alkali activated cement with high strength and proper setting time can be prepared.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که با بهینه سازی دوز ضایعات آب قلیایی و ضایعات می توان سیمان فعال قلیایی را با استحکام بالا و زمان گیرش مناسب تهیه کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که با بهینه سازی میزان مصرف آب قلیایی و the، سیمان فعال شده با مقاومت بالا و زمان مناسب برای زمان مناسب می تواند آماده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government of Luxembourg, however, has recently grown fed up with wastrel youths applying for unemployment benefits while still living with their parents.
[ترجمه گوگل]با این حال، دولت لوکزامبورگ اخیراً از جوانان بیکار که در حالی که هنوز با والدین خود زندگی می کنند برای دریافت مزایای بیکاری درخواست می کنند، خسته شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، دولت لوکزامبورگ به تازگی از جوانان wastrel تغذیه کرده است که از مزایای بیکاری استفاده می کنند در حالی که هنوز هم با والدین خود زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متلف (اسم)
spendthrift, dissipater, prodigal, squanderer, wastrel

ادم بی معنی (اسم)
wastrel

ادم ولخرج (اسم)
wastrel

انگلیسی به انگلیسی

• person who wastes; bum; waste; abandoned child, foundling

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Someone who wastes resources carelessly 💸
🔍 مترادف: Spendthrift
✅ مثال: He was considered a wastrel by his family because he squandered his inheritance on frivolous things.
تن لش
( آدم ) تن آسا، تن پرور، عاطل وباطل
( آدم ) مسرف
( از فرهنگ پویا )
noun
[count] literary : a person who wastes time, money, etc
◀️ a lazy wastrel
مسرف زمان و پول
بی مصرف
آدم تنبلی که هیچ دستاوردی ندارد.

بپرس