• (1)تعریف: in the United States, a white Anglo-Saxon Protestant.
• (2)تعریف: such a person who is also considered to be a politically conservative member of the privileged upper class in the United States (often used disparagingly).
جمله های نمونه
1. When the wasps descended on the picnic, we ran in all directions.
[ترجمه گوگل]وقتی زنبورها در پیک نیک پایین آمدند، ما به هر طرف دویدیم [ترجمه ترگمان]وقتی که زنبورها به گردش رفتند، همه جا را گشتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A swarm of wasps attacked us as we were reclining on the porch.
[ترجمه گوگل]وقتی روی ایوان دراز کشیده بودیم، دسته ای از زنبورها به ما حمله کردند [ترجمه ترگمان]همان طور که روی ایوان لم می دادیم، یک دسته زنبور به ما حمله کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The piercing sting of a wasp can be very painful.
[ترجمه گوگل]نیش سوراخ زنبور می تواند بسیار دردناک باشد [ترجمه ترگمان]نیش زنبور نیش زنبور می تواند خیلی دردناک باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was stung by a wasp.
[ترجمه Amir hossein] او توسط یک زنبور گزیده شد.
|
[ترجمه شان] او توسط یک زنبور ( بی عسل و بد زهر ) گزیده شد.
|
[ترجمه گوگل]او توسط یک زنبور نیش زده شد [ترجمه ترگمان]زنبوری نیش زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A wasp came towards us and Howard started flailing his arms around.
[ترجمه گوگل]یک زنبور به سمت ما آمد و هاوارد شروع به تکان دادن دستانش به اطراف کرد [ترجمه ترگمان]یک زنبور به طرف ما آمد و هاوارد شروع به تکان دادن بازوانش به اطراف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A wasp flew in the open window.
[ترجمه Faezeh] یک زنبور به طرف پنجره ی باز پرواز کرد
|
[ترجمه گوگل]یک زنبور در پنجره باز پرواز کرد [ترجمه ترگمان]زنبوری از پنجره باز به پرواز درآمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A wasp had flown in through the window.
[ترجمه گوگل]یک زنبور از پنجره به داخل پرواز کرده بود [ترجمه ترگمان]زنبوری از پنجره پرواز کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I was stung on the arm by a wasp.
[ترجمه گوگل]زنبور بازویم را نیش زد [ترجمه ترگمان]زنبوری مرا نیش زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I got stung by a wasp yesterday.
[ترجمه امیرحسین] دیروز یک زنبور من را نیش زد
|
[ترجمه گوگل]دیروز توسط یک زنبور نیش زدم [ترجمه ترگمان] دیروز یه زنبور نیش زدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My mother comes from an old WASP family which has been in this country for 350 years.
[ترجمه گوگل]مادر من از یک خانواده قدیمی WASP است که 350 سال در این کشور بوده است [ترجمه ترگمان]مادرم از یک خانواده WASP که به مدت ۳۵۰ سال در این کشور بوده، می آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She lifted her foot and squashed the wasp into the ground.
[ترجمه گوگل]پایش را بلند کرد و زنبور را روی زمین کوبید [ترجمه ترگمان]پایش را بلند کرد و زنبور را له کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. At that moment, a wasp flew in through the open window.
[ترجمه گوگل]در آن لحظه یک زنبور از پنجره باز به داخل پرواز کرد [ترجمه ترگمان]در همان لحظه زنبوری از پنجره باز به پرواز درآمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A wasp or bee sting is painful but not necessarily serious.
[ترجمه گوگل]نیش زنبور یا زنبور دردناک است اما لزوما جدی نیست [ترجمه ترگمان]زنبور یا نیش زنبور دردآور است اما لزوما جدی نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She took a swat at the wasp.
[ترجمه گوگل]او به زنبور ضربه ای زد [ترجمه ترگمان]او به سمت زنبور حرکت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Don't touch that wasp. Let it be.
[ترجمه گوگل]به اون زنبور دست نزن بگذار باشد [ترجمه ترگمان]به اون زنبور دست نزن بذار باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Rub ointment onto the wasp sting.
[ترجمه گوگل]پماد را روی نیش زنبور بمالید [ترجمه ترگمان]پماد بمالید را روی نیش زنبور بمالید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Her face was covered in wasp stings.
[ترجمه گوگل]صورتش پوشیده از نیش زنبور بود [ترجمه ترگمان]صورتش پر از نیش های زنبور عسل بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The dog went berserk when a wasp stung him.
[ترجمه گوگل]وقتی زنبوری او را نیش زد، سگ از کوره در رفت [ترجمه ترگمان]وقتی زنبوری او را نیش زد، سگ از کوره دررفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
زنبور (اسم)
bee, wasp
انگلیسی به انگلیسی
• american who is of northern european heritage and belongs to the protestant church (considered to be the privileged class in the united states) social insect with membranous wings and a slender body that tapers to a point with a stinging organ at the end a wasp is a small insect which usually has yellow and black stripes across its body and a sting in its tail.
پیشنهاد کاربران
به زنبور غیر عسلی گفته می شود. زنبورهای نسبتا درشت زهرآلود زرد رنگ
An insect with a slender body and powerful sting زنبور
wasp ( n ) ( wɑsp ) =a black and yellow flying insect that can sting, e. g. a wasp sting. a wasps’ nest.
زنبور
با حروف بزرگ مخفف White Anglo - Saxon Protestant است. مثال: A quintessential WASP, he registered as a Democrat the year earlier at the age of 21
زنبور زرد وحشی
در عربی" واصب" یعنی زنبور. . . . که wasp انگلیسی هم از اون گرفته شده. . . .
آقای مجید دوست عزیز که نوشتید "زنبور گاوی" wasp "زنبور زرد" هست زنبور گاوی میشه hornet
نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant = مورچه 🐜 bee = زنبور 🐝 wasp = زنبور 🐝 butterfly = پروانه 🦋 cockroach = سوسک 🪳 beetle = سوسک cricket = جیرجیرک ... [مشاهده متن کامل]
a social winged insect which has a narrow waist and a sting and is typically yellow with black stripes. It constructs a paper nest from wood pulp and raises the larvae on a diet of insects زنبورهای بی عسل حشراتی هستند که در راستهٔ پرده بالان و زیرراستهٔ باریک تنه داران قرار دارند. زنبورهای بی عسل نقشی بسیار حیاتی در کنترل جمعیت حشرات و دفع طبیعی آفات دارند چراکه تقریباً تمام گونه های حشراتی که آفت کشاورزی و باغ داری محسوب می شوند دست کم یک گونه زنبور بی عسل به عنوان شکارچی یا انگل آنها وجود دارد به همین دلیل استفاده از زنبورهای بی عسل برای کنترل بیولوژیکی آفات در حال گسترش است. ... [مشاهده متن کامل]