washington

/ˈwɑːʃɪŋtən//ˈwɒʃɪŋtən/

جرج واشنگتن (اولین رییس جمهور امریکا)، شهر واشنگتن (پایتخت ایالات متحده)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Washingtonian (adj.), Washingtonian (n.)
(1) تعریف: a northwestern U.S. state on the Pacific between Canada and Oregon; Washington State. (abbr.: WA)

(2) تعریف: the capital of the United States, coextensive with the District of Columbia.

جمله های نمونه

1. washington hospital's intensive care unit
بخش مراقبت های ویژه بیمارستان واشنگتن

2. washington is several hours slow on london
واشنگتن چندین ساعت از لندن عقب است.

3. george washington is considered to be the father of the american people
جورج واشنگتن پدر ملت امریکا محسوب می شود.

4. in spring time, washington is chockablock with tourists
در بهار واشنگتن از توریست موج می زند (پر است).

5. joan and i spent our honeymoon in washington
من و جون ماه عسل خود را در واشنگتن گذراندیم.

6. i apprised him of the political situation in washington
او را در جریان سیاسی واشنگتن قرار دادم.

7. She returned to Washington for a final briefing.
[ترجمه گوگل]او برای یک جلسه توجیهی نهایی به واشنگتن بازگشت
[ترجمه ترگمان]او برای یک جلسه توجیهی دیگر به واشنگتن بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cherry blossom came out early in Washington this year.
[ترجمه گوگل]شکوفه های گیلاس اوایل امسال در واشنگتن بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]این شکوفه گیلاس در اوایل سال جاری در واشنگتن شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dr. Washington is a specialist in genetics.
[ترجمه گوگل]دکتر واشنگتن متخصص ژنتیک است
[ترجمه ترگمان]دکتر واشنگتن متخصص ژنتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Washington politicians are out of touch with the American people.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران واشنگتن با مردم آمریکا ارتباطی ندارند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران واشنگتن با مردم آمریکا در ارتباط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The corporation's headquarters is in Washington.
[ترجمه گوگل]دفتر مرکزی این شرکت در واشنگتن است
[ترجمه ترگمان]مقر این شرکت در واشنگتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The top brass are coming in from Washington to see how we do things here.
[ترجمه گوگل]مدیران ارشد از واشنگتن می آیند تا ببینند ما در اینجا چگونه کار می کنیم
[ترجمه ترگمان]برنج ارشد از واشنگتن می آید تا ببیند ما در اینجا چگونه کار می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was sent to Washington on a diplomatic mission.
[ترجمه گوگل]او برای یک ماموریت دیپلماتیک به واشنگتن فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]او در ماموریتی دیپلماتیک به واشنگتن فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Washington rumour mill suggests that the president secured his narrow majority only by promising all sorts of concessions.
[ترجمه گوگل]شایعه سازی واشنگتن نشان می دهد که رئیس جمهور اکثریت محدود خود را تنها با وعده دادن انواع امتیازات به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]کارخانه شایعه واشینگتن حاکی از آن است که رئیس جمهور تنها با وعده دادن به همه نوع امتیاز، اکثریت محدود خود را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The President's trip to Washington this week seems to have been worthwhile.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد سفر این هفته رئیس جمهور به واشنگتن ارزشمند بوده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد سفر رئیس جمهور به واشنگتن در این هفته ارزشمند بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. I spent a brief spell on the Washington Post.
[ترجمه گوگل]من یک طلسم کوتاه را در واشنگتن پست گذراندم
[ترجمه ترگمان]من دوره کوتاهی را در واشنگتن پست سپری کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• washington d.c., capital of the united states; state in the northwestern united states; family name; george washington (1732-1799), 1st president of the united states; booker t. washington (1856-1915), u.s. educator

پیشنهاد کاربران

بپرس