washer

/ˈwɑːʃər//ˈwɒʃə/

معنی: پولک، واشر، ماشین لباسشویی، رختشوی، شستشو کننده
معانی دیگر: شوینده، زداگر، گازر، (مکانیک) واشر، ماشین رختشویی، ماشین ظرفشویی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that washes.

(2) تعریف: a machine used for washing, esp. clothes.

(3) تعریف: a flat ring of rubber, metal, or leather placed at a bearing, joint, or the like to reduce friction and form a tight seal.

جمله های نمونه

1. Dish washer is one of the appliances.
[ترجمه گوگل]ماشین ظرفشویی یکی از این لوازم است
[ترجمه ترگمان]ماده واشر یکی از لوازم خانگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'll just shove this laundry in the washer before we go out.
[ترجمه گوگل]من فقط قبل از اینکه بیرون برویم این لباس‌ها را در ماشین لباسشویی می‌اندازم
[ترجمه ترگمان]من این لباس ها رو تو ماشین لباسشویی درست می کنم قبل از اینکه بریم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An accident happened to the washer.
[ترجمه گوگل]تصادفی برای ماشین لباسشویی رخ داد
[ترجمه ترگمان]یه حادثه برای ماشین لباسشویی اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Make sure the washer is firmly seated before tightening the pipe.
[ترجمه گوگل]قبل از سفت کردن لوله، مطمئن شوید که واشر محکم قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که واشر محکم قبل از محکم کردن لوله، نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They will introduce a new washer to the public.
[ترجمه گوگل]آنها یک واشر جدید را به مردم معرفی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها یک واشر جدید را به مردم معرفی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He knew how to change the washer on a tap, and make pastry, and mend a bicycle puncture.
[ترجمه گوگل]او می دانست که چگونه ماشین لباسشویی را روی شیر آب عوض کند، شیرینی درست کند، و سوراخ دوچرخه را تعمیر کند
[ترجمه ترگمان]او می دانست چطور واشر را با شیر عوض کند و یک تکه شیرینی درست کند و دوچرخه را تعمیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Come me little washer lad, come let's away, We're bound down to slavery for fourpence a day.
[ترجمه گوگل]بیا من پسر شوینده کوچولو، بیا برویم، روزی چهار پنی به برده داری می پردازیم
[ترجمه ترگمان]زود باش بچه washer، بیا برویم، ما هر روز چهار پنس به بردگی گرفته می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The method of replacing a washer depends on the design of tap.
[ترجمه گوگل]روش تعویض واشر به طراحی شیر آب بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]روش جایگزین کردن واشر به طراحی ضربه بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The house is fully furnished, including washer and dryer.
[ترجمه گوگل]خانه مبله کامل شامل ماشین لباسشویی و خشک کن می باشد
[ترجمه ترگمان]خانه به طور کامل مبله شده است، از جمله واشر و خشک کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Visibility is important; check the windshield washer reservoir before you start out.
[ترجمه گوگل]دید مهم است قبل از شروع کار، مخزن شیشه شوی را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]دید دید مهم است؛ قبل از اینکه شروع کنید، قبل از شروع کار مخزن ماشین واشر را چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In taps[Sentence dictionary], replacing the tap washer and tightening the gland nut will both contribute to stopping water hammer occurring.
[ترجمه گوگل]در شیرآلات [Sentence dictionary]، تعویض واشر شیر و سفت کردن مهره غده هر دو به جلوگیری از وقوع چکش آب کمک می کند
[ترجمه ترگمان]در شیره ای آب (حکم جمله)، جایگزین کردن واشر شیر آب و محکم کردن مهره غده، هر دو به توقف چکش آبی کمک خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If a washer has a brand name on it, make sure that the smooth side comes into contact with the seating.
[ترجمه گوگل]اگر ماشین لباسشویی دارای نام تجاری است، مطمئن شوید که قسمت صاف آن با صندلی تماس داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اگر واشر اسم برند روی آن داشته باشد، دقت کنید که طرف صاف با صندلی تماس پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The soft, perished feel of the old washer which rubbed black on your fingers as you took it out of the tap.
[ترجمه گوگل]احساس نرم و نابود شده واشر قدیمی که وقتی آن را از شیر بیرون می‌کشید، روی انگشتانتان سیاه می‌مالید
[ترجمه ترگمان]همان طور که آن را از شیر بیرون می بردی، احساس soft از دست رفته اش را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Clothes pulled out of the washer get pushed into the dryer.
[ترجمه گوگل]لباس‌هایی که از ماشین لباسشویی بیرون کشیده می‌شوند به داخل خشک‌کن فشار داده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]لباس ها از ماشین لباسشویی بیرون کشیده شدن تو خشک کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Remove Spring Cage, Spring, Washer and Slip Ring.
[ترجمه گوگل]قفس فنری، فنر، واشر و حلقه لغزنده را بردارید
[ترجمه ترگمان]از Spring Spring، بهار، Washer و حلقه Slip استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پولک (اسم)
aglet, aiglet, dag, confetti, sequin, spangle, washer, disc, tinsel, shale, squama, palette, squamation

واشر (اسم)
washer

ماشین لباسشویی (اسم)
washer, washing machine

رختشوی (اسم)
washer

شستشو کننده (اسم)
washer

تخصصی

[شیمی] واشر
[عمران و معماری] واشر
[برق و الکترونیک] واشر
[صنایع غذایی] دستگاه شستشو : دستگاهی که در صنایع غذایی برای شستشو محصولات مختلف و معمولا برای شستشو سبزی ها و میوه ها در کارخانه های کنسرو سازی به کار میرود
[مهندسی گاز] پولک، واشر

انگلیسی به انگلیسی

• washing machine; cleaner; launderer; small disc used to keep a bolt or a screw securely fastened
a washer is a thin, flat ring of metal, plastic, or rubber, which is used to make a tight connection or seal between objects that are joined together with a nut and a bolt.

پیشنهاد کاربران

ابزار آلات مختلف به انگلیسی:
toolbox = جعبه ابزار
bolt = پیچ 🔩
screw = پیچ
❗️نکته: هم screw و هم bolt به معنای پیچ هستند اما تفاوت آنها در این است که bolt به مهره و واشر برای سفت شدن نیاز دارد اما screw بدون مهره و واشر سفت می شود
...
[مشاهده متن کامل]

nut = مهره
nail = میخ
washer = واشر
screwdriver = پیچ گوشتی 🪛
Philips screwdriver = پیچ گوشتی چهارسو
flathead screwdriver / slotted screwdriver / flat blade screwdriver = پیچ گوشتی دو سو
bradawl = درفش
wrench ( American ) / spanner ( British ) = آچار
adjustable spanner ( British ) / monkey wrench ( American ) = آچار فرانسه
pipe wrench = آچار شلاقی
hammer = چکش 🔨
claw = میخ کشِ چکش
mallet = پتک
saw / handsaw = اره 🪚
chainsaw = اره برقی
circular saw = اره گرد، اره چرخی
hacksaw = اره آهن بُر
coping saw = اره مویی
two man saw = اره دو دست
ax / axe =تبر 🪓
wirecutter = سیم چین
pliers = انبردست
needle - nose pliers / long - nose pliers / snipe - nose pliers = دَم باریک
angle grinder = سنگ فرز
drill = درل
electric drill = دریل برقی
bit = مته
paint roller = غلطک رنگ زنی
utility knife = کاتر، تیغ موکت بری
file = سوهان
flashlight = چراغ قوه 🔦
plastering trowel = ماله گچ کاری، ماله کشته کشی
trowel = بیلچه
shovel = بیل
spade = بیل
❗️تفاوت بین spade و shovel را با یه سرچ ساده در گوگل می توانید مشاهده کنید
plane = رنده نجاری
spirit level = تراز، تراز سنج
vice ( British ) / vise ( American ) = گیره
❗️این گیره با گیره های معمولی که به طور روزمره از آنها استفاده می کنیم فرق دارد. عکس های آن را با سرچ در گوگل مشاهده کنید
tape measure = متر ( نواری )
rake = چنگک
wheelbarrow / barrow = فرغون

بپرس