wash one's hands of someone

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
کناره گیری کردن / خود را کنار کشیدن / بی مسئولیتی نشان دادن / دست شستن از کسی
در زبان محاوره ای:
دیگه کاری بهش ندارم، ولش کردم، دیگه مسئولش نیستم
- - -
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( رسمی – قطع مسئولیت ) :**
وقتی کسی تصمیم می گیرد دیگر هیچ مسئولیتی یا ارتباطی با فردی نداشته باشد.
مثال: *The company washed its hands of the employee after the scandal. *
شرکت پس از رسوایی دیگه به آن کارمند کاری نداره.
2. ** ( محاوره ای – بی تفاوتی ) :**
بیان اینکه فرد دیگر نمی خواهد درگیر مشکلات یا رفتارهای کسی باشد.
مثال: *I’ve washed my hands of him—he never listens. *
دیگه کاری بهش ندارم—اصلاً گوش نمی ده.
3. ** ( ادبی – استعاری ) :**
اشاره به کناره گیری کامل از یک رابطه یا موقعیت، با بار معنایی بی تفاوتی یا حتی سرزنش.
مثال: *She washed her hands of her brother’s debts. *
او خودش را از بدهی های برادرش کنار کشید.
- - -
🔸 مترادف ها:
disown – abandon – renounce – detach – withdraw – cut ties – give up responsibility
- - -
🔸 ریشه شناسی:
این اصطلاح ریشه ای کتاب مقدسی دارد. در انجیل، پیلاطس ( حاکم روم ) هنگام محاکمه ی عیسی مسیح، دستان خود را شست تا نشان دهد مسئولیتی در مرگ او ندارد. از آن زمان، wash one’s hands of به معنای کناره گیری از مسئولیت یا بی تفاوتی وارد زبان انگلیسی شد.