warty

/ˈwɔːrti//ˈwɔːti/

معنی: دارای زگیل، زگیل مانند، زگیل دار
معانی دیگر: زگیل دار، زگیل مانند، دارای زگیل

جمله های نمونه

1. You can see his bones through his warty hide, like a jellyfish, like an X-ray.
[ترجمه گوگل]می‌توانید استخوان‌های او را از لابه‌لای پوست زگیل‌دارش ببینید، مثل چتر دریایی، مثل عکس‌برداری اشعه ایکس
[ترجمه ترگمان]شما می توانید استخوان های او را از طریق پوست warty، مانند ستاره دریایی، مانند یک اشعه ایکس ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their warty, slimy and sometimes scaly skins can be almost any colour.
[ترجمه گوگل]پوست‌های زگیل‌دار، لزج و گاهی پوسته‌دار آن‌ها می‌تواند تقریباً هر رنگی باشد
[ترجمه ترگمان]پوست Their، لزج و بعضی وقت ها پوست فلس دار می توانند تقریبا رنگ دیگری داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Forget the pointy black hat and warty nose.
[ترجمه گوگل]کلاه سیاه نوک تیز و بینی زگیل را فراموش کنید
[ترجمه ترگمان]کلاه نوک تیز و بینی نوک تیز رو فراموش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Warty recurrences occurred in the perineal wound within a month of surgery.
[ترجمه گوگل]عود زگیل در زخم پرینه طی یک ماه پس از جراحی رخ داد
[ترجمه ترگمان]Warty recurrences در طی یک ماه جراحی در ناحیه perineal رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A 6-week-old Visayan warty pig played king of the mountain atop of an adult at the San Diego Zoo, February 200
[ترجمه گوگل]یک خوک زگیل دار 6 هفته ای ویسایان در باغ وحش سن دیگو در فوریه 200 نقش پادشاه کوه را در بالای یک بزرگسال بازی کرد
[ترجمه ترگمان]یک خوک ۶ هفته ای Visayan warty در بالای کوه سن دیگو را در روز ۲۰۰ فوریه در باغ وحش سن دیگو بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. African wild swine with warty protuberances on the face and large protruding tusks.
[ترجمه گوگل]خوک وحشی آفریقایی با برآمدگی های زگیل دار روی صورت و عاج های بیرون زده بزرگ
[ترجمه ترگمان]swine وحشی آفریقایی با warty protuberances روی صورت و دندان های بزرگ و برجسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pollen wall is decorated with warty dots.
[ترجمه گوگل]دیوار گرده با نقاط زگیل تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]دیوار گرده با نقاط warty تزیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These warty nodules cover this woman's body, from her face down to her legs, which are already so advanced they look as if she's covered in tree-bark.
[ترجمه گوگل]این گره‌های زگیل‌دار بدن این زن را می‌پوشاند، از صورتش به پایین تا پاهایش، که در حال حاضر آنقدر پیشرفته‌اند که به نظر می‌رسند پوست درخت پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]این برآمدگی روی بدن این زن اثر می گذارد، از صورتش به پایین تا پاهایش، که تا حالا انقدر پیشرفته هستند که انگار او پوست درخت درخت را پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These warty vegetations average only a few millimeters and form along the line of valve closure over areas of endocardial inflammation.
[ترجمه گوگل]این گیاهان زگیل دار به طور متوسط ​​تنها چند میلی متر هستند و در امتداد خط بسته شدن دریچه در مناطق التهاب اندوکارد تشکیل می شوند
[ترجمه ترگمان]این warty به طور متوسط تنها چند میلیمتر فاصله دارند و در امتداد خط بسته شدن شیر بر روی مناطقی از التهاب endocardial شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The spore is oval and has a warty surface.
[ترجمه گوگل]هاگ بیضی شکل و دارای سطح زگیل است
[ترجمه ترگمان]بیضی تخم مرغی است و سطح warty دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unfortunately, most toads turn out to be as warty as they look, and magic kisses are harder to bestow than executives think.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، بیشتر وزغ‌ها به همان اندازه که به نظر می‌رسند زگیل هستند و بوسه‌های جادویی سخت‌تر از آن چیزی است که مدیران فکر می‌کنند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، بیشتر قورباغه ها تا جایی که نگاه می کنند ظاهر می شوند، و این بوسه ها سخت تر از آن چیزی هستند که مدیران اجرایی تصور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In type A, the warty layer is absent or rare in pit chamber and in type B, the warty layer is present, in this paper, the variation in phylogeny of the pit membrane in bordered pits is also discussed.
[ترجمه گوگل]در نوع A، لایه زگیل در محفظه چاله وجود ندارد یا نادر است و در نوع B، لایه زگیل وجود دارد، در این مقاله، تغییرات فیلوژنی غشای حفره‌ای در حفره‌های حاشیه‌دار نیز مورد بحث قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]در نوع A، لایه warty در محفظه حفره وجود ندارد و در نوع B، لایه warty وجود دارد، در این مقاله، تغییر در فیلوژنی با غشا حفره در حفره های مجاور نیز مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The warty ornamentation pollen has the three kinds, Smooth type, rough type and I-type.
[ترجمه گوگل]گرده زینتی زگیل دارای سه نوع صاف، نوع خشن و نوع I است
[ترجمه ترگمان]گرده تزیین warty دارای سه نوع، نوع نرم، نوع خشن و نوع I است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Visayan warty pig is critically endangered and is found only on two islands in the Philippines.
[ترجمه گوگل]خوک زگیل Visayan به شدت در معرض خطر انقراض است و تنها در دو جزیره در فیلیپین یافت می شود
[ترجمه ترگمان]خوک Visayan به شدت در معرض خطر قرار دارد و تنها در دو جزیره در فیلیپین یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One of them was a doctor, a large, unhealthy looking specimen with a huge warty nose covered in broken veins.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها یک پزشک بود، یک نمونه بزرگ و ناسالم با بینی بزرگ زگیل پوشیده از رگهای شکسته
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها یک دکتر بود، یک نمونه درشت و ناسالم با بینی بزرگ و warty که در رگه ای شکسته پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دارای زگیل (صفت)
verrucous, verrucose, warty

زگیل مانند (صفت)
warty

زگیل دار (صفت)
warty

انگلیسی به انگلیسی

• covered in warts; wartlike

پیشنهاد کاربران

بپرس