warship

/ˈwɔːrˌʃɪp//ˈwɔːʃɪp/

معنی: کشتی جنگی، ناو جنگی
معانی دیگر: کشتی جنگی (مانند رزم ناو و نبردناو و غیره)، کشتی جنگی، ناو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a ship equipped or built for combat.

جمله های نمونه

1. He is serving on a warship in the Pacific.
[ترجمه گوگل]او در یک کشتی جنگی در اقیانوس آرام خدمت می کند
[ترجمه ترگمان]او در حال خدمت به یک کشتی جنگی در اقیانوس آرام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The navy is/are introducing a new class of warship this year.
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی کلاس جدیدی از کشتی های جنگی را امسال معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی در حال معرفی یک کلاس جدید از ناو جنگی در سال جاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Queen is to launch a new warship today.
[ترجمه گوگل]ملکه قرار است امروز یک کشتی جنگی جدید را راه اندازی کند
[ترجمه ترگمان]ملکه قرار است امروز یک کشتی جنگی جدید را راه اندازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The enemy warship tried to bear down on our small airboat.
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی دشمن سعی کرد قایق هوایی کوچک ما را ساقط کند
[ترجمه ترگمان]دشمن پیاده شد و سعی کرد on کوچک ما را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A warship loomed up through the heavy fog.
[ترجمه گوگل]یک کشتی جنگی از میان مه شدید خودنمایی کرد
[ترجمه ترگمان]یک کشتی جنگی در میان مه سنگین پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A mine blew the enemy warship to bits.
[ترجمه گوگل]مین کشتی جنگی دشمن را تکه تکه کرد
[ترجمه ترگمان]یک معدن با کشتی جنگی جنگی به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The warship logged 350 miles in the first 4 days at sea.
[ترجمه گوگل]این کشتی جنگی در 4 روز اول در دریا 350 مایل را طی کرد
[ترجمه ترگمان]کشتی جنگی در ۴ روز اول در دریا ۳۵۰ مایل وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The warship ought to be remanned right away.
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی باید فوراً جابجا شود
[ترجمه ترگمان]کشتی جنگی باید فورا از اینجا خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The warship was making towards the pier.
[ترجمه گوگل]کشتی جنگی در حال حرکت به سمت اسکله بود
[ترجمه ترگمان]کشتی جنگی به سمت اسکله حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They saw a German submarine resurfacing near their warship.
[ترجمه گوگل]آنها یک زیردریایی آلمانی را دیدند که دوباره در نزدیکی کشتی جنگی آنها ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]آن ها دیدند که یک زیردریایی آلمانی در نزدیکی کشتی جنگی آن ها دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Navy is to launch a new warship today.
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی قرار است امروز یک کشتی جنگی جدید را به فضا پرتاب کند
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی امروز قرار است یک کشتی جنگی جدید را راه اندازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Divers discovered the wreck of an old German warship.
[ترجمه گوگل]غواصان لاشه یک کشتی جنگی قدیمی آلمانی را کشف کردند
[ترجمه ترگمان]خانواده دایور کشتی جنگی یک کشتی جنگی آلمانی را کشف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A navy warship was also on its way to the area to help evacuate refugees.
[ترجمه گوگل]یک کشتی جنگی نیروی دریایی نیز برای کمک به تخلیه پناهجویان به منطقه در حرکت بود
[ترجمه ترگمان]یک کشتی جنگی نیروی دریایی نیز در مسیر خود برای کمک به تخلیه پناهندگان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aircraft bombarded the enemy warship.
[ترجمه گوگل]هواپیما کشتی جنگی دشمن را بمباران کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما کشتی جنگی دشمن را بمباران کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشتی جنگی (اسم)
navy, battleship, warship, war vessel, man-of-war

ناو جنگی (اسم)
warship, war vessel

انگلیسی به انگلیسی

• battleship, ship used in combat
a warship is a ship with guns that is used for fighting in wars.

پیشنهاد کاربران

بپرس