1. The young man is a bold warrior.
2. Warrior stroke Jingtao hack flow without sinking, coward in be in smooth water will drown.
[ترجمه گوگل]جنگجو سکته مغزی Jingtao جریان هک بدون غرق شدن، ترسو در آب صاف غرق خواهد شد
[ترجمه ترگمان]جنگجوی جنگجو، بی آنکه فرو رود جاری می شود، بزدل در آب صاف غرق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The warrior wears a saber at the waist.
[ترجمه گوگل]جنگجو یک شمشیر در کمر می بندد
[ترجمه ترگمان]جنگجو یک شمشیر به کمرش می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was a hot-headed warrior, always too quick to shed blood.
[ترجمه گوگل]او یک جنگجوی سر گرم بود و همیشه خیلی سریع خون ریخت
[ترجمه ترگمان]او یک جنگجوی آتشین بود، همیشه خیلی سریع بود که خون بریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He believes that he was a Roman warrior in a previous incarnation.
[ترجمه گوگل]او معتقد است که در تجسم قبلی یک جنگجوی رومی بوده است
[ترجمه ترگمان]او معتقد است که او در تجسم قبلی یک جنگجوی رومی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ali was the name of a warrior, a distant relative of the Prophet Muhammad.
[ترجمه گوگل]علی نام یک رزمنده، از بستگان دور حضرت محمد بود
[ترجمه ترگمان]علی نام یک جنگجو، یکی از بستگان دور پیامبر محمد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When the football season ended, these warrior bands literally vanished.
[ترجمه گوگل]وقتی فصل فوتبال به پایان رسید، این گروه های جنگجو به معنای واقعی کلمه ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]وقتی فصل فوتبال تمام شد، این گروه های جنگجو به معنای واقعی ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The wrinkled child of a warrior culture, Aeschylus may have sincerely believed that Marathon represented his finest hour.
[ترجمه گوگل]آیسخولوس، فرزند چروکیده فرهنگ جنگجو، ممکن است صمیمانه باور داشته باشد که ماراتن بهترین ساعت او را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک کودک چروکیده از فرهنگ جنگجو، Aeschylus ممکن است صادقانه باور داشته باشد که ماراتون بهترین ساعت او را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The arms of the dead warrior seemed to flex, moved by heat, twisted by the consuming flame.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که بازوهای جنگجوی مرده منعطف شده بودند، در اثر گرما به حرکت در آمده بودند، و توسط شعله مصرف کننده پیچ خورده بودند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که بازوان جنگجوی مرده خم شده، از گرما تکان می خورد و شعله می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the 1580s an earlier warrior ruler, Hideyoshi, had sought to implement a formal distinction between warriors and farmers.
[ترجمه گوگل]در دهه 1580، فرمانروای جنگجوی قبلی، هیدیوشی، به دنبال ایجاد تمایز رسمی بین جنگجویان و کشاورزان بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۵۸۰، فرمانروای earlier earlier، Hideyoshi، به دنبال اجرای تمایز رسمی بین جنگجویان و کشاورزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In order to meet these threats, a warrior caste developed under the command of a chieftain or king.
[ترجمه گوگل]برای مقابله با این تهدیدات، یک کاست جنگجو تحت فرماندهی یک رئیس یا پادشاه ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]برای مقابله با این تهدیدها، یک طبقه جنگجو تحت فرمان یک رئیس یا پادشاه گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Lakota were always a warrior people, and taking up arms to defend the nation is the traditional way.
[ترجمه گوگل]لاکوتاها همیشه مردمی جنگجو بودند و به دست گرفتن اسلحه برای دفاع از ملت روش سنتی است
[ترجمه ترگمان]The همیشه یک جنگجو بودند و سلاح به دست می گرفتند تا از ملت دفاع کنند، راه سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Rick Williams is the consummate weekend warrior.
[ترجمه گوگل]ریک ویلیامز جنگجوی تمام عیار آخر هفته است
[ترجمه ترگمان]Rick Williams آخرین جنگ آخر هفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The priestly caste does not normally intermarry with the warrior caste.
[ترجمه گوگل]کاست کشیش معمولاً با کاست جنگجو ازدواج نمی کند
[ترجمه ترگمان]طبقه کاهنان به طور معمول intermarry با طبقه جنگجویان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید