warranted

دارالترجمه ر.س.م.ی کاج

جمله های نمونه

1. a pill warranted to cure measles
قرصی که ضمانت شده سرخک را درمان کند

پیشنهاد کاربران

ضرورت داشتن
رسمی شده باشد
موجه - بجا
قابل قبول
مورد نیاز
موجه
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما