warranted

جمله های نمونه

1. a pill warranted to cure measles
قرصی که ضمانت شده سرخک را درمان کند

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Justified or deserved ✅
🔍 مترادف: Justified, sanctioned
✅ مثال: Her actions were warranted given the circumstances
( رشته حقوق )
تضمین شده /تامین شده/ دارای وثیقه/ محفوظ
If something is warranted, there is a good reason for it and it can be accepted
صفت/ اگر چیزی warranted دارد، دلیل موجهی برای آن وجود دارد و می توان آن را پذیرفت، موجه، قابل قبول
For a severe cough that lasts more than three weeks, a chest X - ray may be warranted to rule out pneumonia
...
[مشاهده متن کامل]

Do you think rumors that Vladimir Putin has a doppelg�nger / body double are warranted or unwarranted
?

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/warranted
مورد نیاز
موجه
قابل قبول
موجه - بجا
رسمی شده باشد
ضرورت داشتن

بپرس