این کلمه معانی مختلفی داره از جمله ضرورت داشتن، توجیه پذیر، به جا و مناسب، تایید شده و دارای مجوز. در ادامه هریک از این معانی با یک مثال و ترجمه ارائه شده است: ضروری: به معنای آن است که چیزی نیاز به تأیید یا توجیه دارد. ... [مشاهده متن کامل]
- مثال: "Her actions were warranted by the circumstances. " عملکرد او به دلیل شرایط ضروری بود. 2موجه: به معنای اینکه یک عمل، تصمیم یا استدلال توجیه پذیر است. - مثال: "His concerns are warranted نگرانی های او موجه است 3. تأیید شده: به معنای رسمی یا قانونی برای انجام چیزی. - مثال "The search was warranted by the evidenceجستجو با توجه به شواهد تأیید شده بود 4اجازه داده شده: به معنای این که چیزی رسمی و قانونی است. - مثال: The action was warranted under the lawاین عمل از نظر قوانین مجاز بود
بجا. موجه مثال: Some of their complaints are completely warranted. بعضی از گلایه هایشان کاملا موجه است.
مطلوب Warranted Growth rate نرخ رشد مطلوب در مدل اقتصادی هارود - دمار
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Justified or deserved ✅ 🔍 مترادف: Justified, sanctioned ✅ مثال: Her actions were warranted given the circumstances
( رشته حقوق ) تضمین شده /تامین شده/ دارای وثیقه/ محفوظ
If something is warranted, there is a good reason for it and it can be accepted صفت/ اگر چیزی warranted دارد، دلیل موجهی برای آن وجود دارد و می توان آن را پذیرفت، موجه، قابل قبول For a severe cough that lasts more than three weeks, a chest X - ray may be warranted to rule out pneumonia ... [مشاهده متن کامل]
Do you think rumors that Vladimir Putin has a doppelg�nger / body double are warranted or unwarranted ?