warrantable

/ˈwɔːrəntəbəl//ˈwɒrəntəbl/

قابل گواهی، دارای ارزش برای شهادت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of warrant.

جمله های نمونه

1. There is warrantable supposition that those two programs united together would give us great therapeutic effects.
[ترجمه گوگل]این فرض قابل قبول وجود دارد که این دو برنامه با هم متحد شوند، اثرات درمانی بزرگی به ما می دهند
[ترجمه ترگمان]هیچ فرضی وجود ندارد که آن دو برنامه با هم متحد شوند و اثرات درمانی بزرگی به ما بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If KMP determines that the situation is warrantable, all settlements will be made through the KMP Distributor unless otherwise determined by KMP.
[ترجمه گوگل]اگر KMP تشخیص دهد که وضعیت قابل ضمانت است، تمام تسویه حساب ها از طریق توزیع کننده KMP انجام می شود مگر اینکه توسط KMP تعیین شود
[ترجمه ترگمان]اگر KMP مشخص کند که وضعیت warrantable است، همه شهرک ها از طریق توزیع کننده مجاز خواهد شد مگر این که توسط KMP تعیین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All warrantable claims will be settled by credit to the account of the KMP Distributor. No cash refunds will be permitted.
[ترجمه گوگل]کلیه مطالبات قابل ضمانت به صورت اعتباری به حساب توزیع کننده KMP تسویه خواهد شد هیچ بازپرداخت نقدی مجاز نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]تمامی مطالبات غیرقابل وصول با اعتبار و اعتبار توزیع کننده تسویه خواهد شد هیچ refunds نقدی مجاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So, if all of his units are going into foreclosure are bought by individuals, then the building would be warrantable.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر تمام واحدهای وی در حال توقیف باشد توسط افراد خریداری شود، ساختمان دارای ضمانت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر همه واحدهای او به رهن گذاشته می شوند، توسط افراد خریداری می شوند، سپس ساختمان warrantable می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So, if all of his units that are going into foreclosure are bought by individuals, then the building would be warrantable .
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر تمام واحدهای وی که در حال توقیف است توسط افراد خریداری شود، ساختمان دارای ضمانت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر همه واحدهایی که در سلب حق مالکیت خود قرار دارند، توسط افراد خریداری می شوند، آنگاه ساختمان warrantable می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If KMP's claim procedures have been followed and a determination is made by KMP that this is a warrantable situation the following describes what will be the maximum responsibility of KMP.
[ترجمه گوگل]اگر رویه‌های ادعای KMP رعایت شده باشد و KMP تشخیص دهد که این یک وضعیت قابل ضمانت است، در زیر توضیح می‌دهد که حداکثر مسئولیت KMP چه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر ادعای KMP پی گیری شده باشد و تصمیمی توسط KMP گرفته شود که این یک وضعیت warrantable است که شرح زیر را توصیف می کند که بیش ترین مسیولیت of را بر عهده خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By trading in all of the London Metal Exchange warrantable materials, we can deliver a huge range of base metals all over the world and within 4hours in most cases.
[ترجمه گوگل]با معامله در تمام مواد ضمانت‌نامه بورس فلزات لندن، ما می‌توانیم طیف وسیعی از فلزات اساسی را در سراسر جهان و در اکثر موارد ظرف 4 ساعت تحویل دهیم
[ترجمه ترگمان]با تجارت در تمام مواد warrantable در لندن، ما می توانیم طیف وسیعی از فلزات پایه را در سراسر جهان و در عرض ۴ ساعت در اغلب موارد تحویل دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Total Global Steel trades physically in all of the London Metal Exchange warrantable materials, thus enabling us to deliver a full range of base metals all over the world.
[ترجمه گوگل]توتال گلوبال استیل به صورت فیزیکی در تمام مواد ضمانت‌نامه بورس فلزات لندن معامله می‌کند، بنابراین ما را قادر می‌سازد تا طیف کاملی از فلزات اساسی را در سراسر جهان تحویل دهیم
[ترجمه ترگمان]کل تجارت جهانی از لحاظ فیزیکی در تمام مواد warrantable تبادل فلزات لندن به طور فیزیکی انجام می شود، در نتیجه ما را قادر می سازد تا یک محدوده کامل از فلزات پایه را در سراسر جهان تحویل دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Use of unauthorized replacement parts may void the warranty. In all cases, US Laser will be the sole judge as to what constitutes warrantable damage.
[ترجمه گوگل]استفاده از قطعات جایگزین غیرمجاز ممکن است گارانتی را باطل کند در تمام موارد، US Laser تنها قاضی در مورد اینکه چه چیزی خسارت قابل ضمانت دارد، خواهد بود
[ترجمه ترگمان]استفاده از قطعات جایگزین غیر مجاز ممکن است گارانتی را باطل کند در همه موارد، لیزر آمریکا تنها قاضی است که آسیب warrantable را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• legal; justified; able to be trusted; able to be hunted (of deer)

پیشنهاد کاربران

warrant ( v )
/ˈwɔːr. ənt/
warranty ( n )
/ˈwɔːr. ən. t̬i/
warrantee ( n )
/wɒrəntˈiː/�
warrantor ( n )
/ˈwɒrəntər/�
warrantable ( adj )
/ˈwɔːrən. tə. bəl/
warrantably ( adv )
/ˈwɔːrən. tə. bli/

بپرس