warmed

جمله های نمونه

1. he warmed himself by the fire
کنار آتش خود را گرم کرد.

2. i warmed the baby's milk
شیر بچه را گرم کردم.

3. it warmed the cockles of my heart to see them succeed
مشاهده ی موفقیت آنها مرا از صمیم قلب شادمان کرد.

4. they warmed to my suggestion
آنها نسبت به پیشنهاد من علاقه نشان دادند.

5. his encouragements warmed our hearts
تشویق های او به ما قوت قلب داد.

6. she always warmed toward anyone who praised her children
همیشه نسبت به کسانی که از بچه هایش تعریف می کردند ملاطفت می کرد.

7. the child warmed himself in front of the fire
کودک جلو آتش خودش را گرم کرد.

8. the sun warmed the morning air
آفتاب هوای بامداد را گرم کرد.

9. We soon warmed up in front of the fire.
[ترجمه گوگل]خیلی زود جلوی آتش گرم شدیم
[ترجمه ترگمان]به زودی جلوی آتش گرم شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She squatted on the ground and warmed her hands by the fire.
[ترجمه گوگل]روی زمین چمباتمه زد و دستانش را کنار آتش گرم کرد
[ترجمه ترگمان]روی زمین چمباتمه زد و دست های خود را کنار آتش گرم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sensing the interest of the audience, the speaker warmed to his topic.
[ترجمه گوگل]سخنران با احساس علاقه حضار به موضوع خود گرم شد
[ترجمه ترگمان]سخنران که حس کنجکاوی حضار را حس می کرد، به موضوع خود گرم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His wordes warmed her heart.
[ترجمه گوگل]سخنان او قلب او را گرم کرد
[ترجمه ترگمان]wordes قلبش را گرم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The team warmed up for the match with a trot around the pitch.
[ترجمه گوگل]تیم برای مسابقه با یورتمه در اطراف زمین گرم شد
[ترجمه ترگمان]تیم با یورتمه سریع در اطراف زمین مسابقه را گرم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The more she spoke, the more she warmed to her subject.
[ترجمه گوگل]هر چه بیشتر صحبت می کرد، بیشتر به موضوع خود گرم می شد
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر سخن می گفت بیشتر به موضوع او گرم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His ear okayed the sounds as the engine warmed up.
[ترجمه گوگل]با گرم شدن موتور، گوشش صداها را برطرف کرد
[ترجمه ترگمان]صدای او صدای موتور را تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• heated

پیشنهاد کاربران

ممکنه �تمایل قلبی داشتن� هم معنی بده
مست شدن
گرم شده - به گونه ای مطبوعانه -
گرم کردن

بپرس