warlock

/ˈwɔːrlɑːk//ˈwɔːlɒk/

معنی: غول پیکر، پست و فریبنده، زن جادو گر و ساحر
معانی دیگر: ساحر، جادوگر، خائن، پیمان شکن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a man who practices witchcraft or magic arts; sorcerer.
مشابه: wizard

جمله های نمونه

1. For a few moments more the warlock held his/her shape and Jaq almost despaired.
[ترجمه گوگل]برای چند لحظه بیشتر، جنگجو شکل خود را حفظ کرد و جک تقریباً ناامید شد
[ترجمه ترگمان]تا چند دقیقه دیگر، وارلاک، شکل و هیکل او را در دست گرفت و تقریبا ناامید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Warlock has gone so far as to link the rate of out-of-wedlock births to crime rates.
[ترجمه گوگل]وارلاک تا آنجا پیش رفته است که نرخ تولدهای خارج از ازدواج را به میزان جرم و جنایت مرتبط می کند
[ترجمه ترگمان]Warlock تا کنون برای ارتباط دادن نرخ ازدواج بدون ازدواج به میزان جرائم دیگر نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That warlock was a bloated, horned hermaphrodite draped in bilious green skin.
[ترجمه گوگل]آن جنگجو یک هرمافرودیت شاخدار و نفاخ بود که در پوست سبز صفراوی پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]این جادوگر، یک ماده لزج و شاخ دار بود که در پوست سبز رنگی آراسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you've been raiding with any reasonably knowledgeable warlock lately, you've probably already noticed this.
[ترجمه گوگل]اگر اخیراً با هر جنگجوی آگاهانه ای حمله کرده اید، احتمالاً قبلاً متوجه این موضوع شده اید
[ترجمه ترگمان]اگه این اواخر با یه جادوگر خیلی منطقی حمله می کردی، احتمالا متوجه این موضوع شده بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My warlock last push was AWESOME.
[ترجمه گوگل]آخرین فشار جنگجوی من عالی بود
[ترجمه ترگمان] آخرین فشار روحی من، \"awesome\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For his part, the warlock should be kiting as well as possible while simultaneously handling curses, crowd control, and damage.
[ترجمه گوگل]به نوبه خود، جنگجو باید در عین حال که به طور همزمان با نفرین ها، کنترل جمعیت و آسیب برخورد می کند، تا حد امکان خوب بازی کند
[ترجمه ترگمان]به نوبه خود، warlock باید تا جایی که ممکن است kiting و نیز کنترل جمعیت و آسیب را به طور همزمان کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Warlock and Hunter pets will now be automatically dismissed when you untalent.
[ترجمه گوگل]حیوانات خانگی وارلاک و شکارچی اکنون در صورت عدم استعداد به طور خودکار کنار گذاشته می شوند
[ترجمه ترگمان]سگ های شکارچی و شکارچی در حال حاضر به طور خودکار زمانی که شما untalent می شوند، مرخص خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nightfall: This ability can now trigger while the Warlock is sitting.
[ترجمه گوگل]Nightfall: این توانایی اکنون می تواند در حالی که Warlock نشسته است فعال شود
[ترجمه ترگمان]nightfall: این توانایی در حال حاضر می تواند ماشه را بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Warlock is a formidable, but the early game is very annoying, bad practiced.
[ترجمه گوگل]Warlock یک بازی قدرتمند است، اما بازی اولیه بسیار آزاردهنده است، بد تمرین شده است
[ترجمه ترگمان]آقای فیربرادر آدم formidable است، اما بازی اول خیلی آزار دهنده است و خیلی هم بد تمرین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A dead warlock does no damage.
[ترجمه گوگل]یک جنگجوی مرده هیچ آسیبی نمی زند
[ترجمه ترگمان] یه جادوگر مرده آسیبی ندیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Warlock pet dismiss sounds will now play properly.
[ترجمه گوگل]صداهای رد کردن حیوان خانگی Warlock اکنون به درستی پخش می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر صدای خارج شدن حیوانات خانگی به درستی پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That's the nature of the warlock class.
[ترجمه گوگل]این ماهیت کلاس جنگجویان است
[ترجمه ترگمان]این طبیعت طبقه جادوگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cerberus human warlock to do the task in those books where to look!
[ترجمه گوگل]سربروس انسان جنگجو به انجام وظیفه در آن کتاب که در آن به نگاه!
[ترجمه ترگمان]با این کتاب ها که سر و کله شون پیدا می شه، هیچ وقت این کار و انجام نمی ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I served in the U. S. World of Warcraft, Warlock also practiced.
[ترجمه گوگل]من در World of Warcraft ایالات متحده خدمت کردم، وارلاک نیز تمرین کرد
[ترجمه ترگمان]در ایالات متحد خدمت کردم اس World of Warcraft، Warlock نیز انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Warlock warp throw power cost increased to 4
[ترجمه گوگل]هزینه پرتاب Warlock Warp به 4 افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت برق به ۴ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غول پیکر (اسم)
ogre, colossus, gargantua, warlock, titan

پست و فریبنده (اسم)
warlock

زن جادوگر و ساحر (اسم)
warlock

انگلیسی به انگلیسی

• male witch, magician

پیشنهاد کاربران

A warlock is a term used to refer to a male witch. It is often associated with dark or evil magic, though not all warlocks are portrayed as villains.
یک جادوگر مرد. اغلب با جادوی تاریک یا شیطانی همراه است، اگرچه همه warlocks به عنوان شرور به تصویر کشیده نمی شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
He studied to become a warlock and learned powerful spells.
In a fantasy role - playing game, a player might choose to play as a warlock character.
A person discussing witches and warlocks might say, “Traditionally, warlocks were seen as practitioners of black magic. ”

بپرس