معنی: کلاهکمعانی دیگر: (بمب و موشک و غیره) کلاهک، قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد، قسمت قابل انفجار اژدرکه هنگام مشق کردن برداشته میشود، سراژدر
• : تعریف: the front part of a bomb, guided missile, or other projectile, containing the explosive charge.
جمله های نمونه
1. atomic warhead
کلاهک اتمی
2. to arm a missile with a warhead
موشک را مجهز به کلاهک کردن
3. The missile warhead hit the target, effecting a nuclear explosion.
[ترجمه گوگل]کلاهک موشک به هدف اصابت کرد و باعث انفجار هسته ای شد [ترجمه ترگمان]کلاهک هسته ای به هدف اصابت کرد و یک انفجار هسته ای ایجاد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He drafted the model of the atomic warhead.
[ترجمه گوگل]او مدل کلاهک اتمی را طراحی کرد [ترجمه ترگمان]او مدل کلاهک اتمی را تهیه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The missile was armed with an atomic warhead.
[ترجمه گوگل]این موشک مجهز به کلاهک اتمی بود [ترجمه ترگمان]موشک با کلاهک اتمی مسلح بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If the warhead is delivered by artillery, the stresses of acceleration may kill the germs.
[ترجمه گوگل]اگر کلاهک توسط توپخانه تحویل داده شود، فشارهای ناشی از شتاب ممکن است میکروب ها را از بین ببرد [ترجمه ترگمان]اگر کلاهک توسط توپخانه تحویل داده شود، فشارهای شتاب ممکن است میکروب ها را بکشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Since one warhead can kill hundreds of thousands of people, that is not good enough.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که یک کلاهک می تواند صدها هزار نفر را بکشد، این به اندازه کافی خوب نیست [ترجمه ترگمان]از آنجا که یک کلاهک می تواند صدها هزار نفر را بکشد، به اندازه کافی خوب نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It can hit a target with an atomic warhead.
[ترجمه گوگل]می تواند با کلاهک اتمی به هدف ضربه بزند [ترجمه ترگمان]آن می تواند با کلاهک اتمی به هدفی برخورد کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And if that was not enough, its warhead was designed initially without a proximity fuse.
[ترجمه گوگل]و اگر این کافی نبود، کلاهک آن در ابتدا بدون فیوز مجاورتی طراحی شد [ترجمه ترگمان]و اگر این کافی نبود، کلاهک آن در ابتدا بدون یک فیوز نزدیک طراحی شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The technology of India nuclear warhead is advanced, but the carry system are not.
[ترجمه گوگل]فن آوری کلاهک هسته ای هند پیشرفته است، اما سیستم حمل آن پیشرفته نیست [ترجمه ترگمان]فن آوری کلاهک هسته ای هند پیشرفته است، اما سیستم حمل و نقل موجود نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The warhead is set to detonate just above the target to maximise the damage.
[ترجمه گوگل]کلاهک قرار است درست بالای هدف منفجر شود تا آسیب به حداکثر برسد [ترجمه ترگمان]کلاهک هسته ای باید درست بالای هدف منفجر شود تا آسیب را به حداکثر برساند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The explosive charge carried in the warhead of a missile.
[ترجمه م.ا] بار ( عامل ) انفجاری در سر ( کلاهک ) جنگی موشک حمل می شود.
|
[ترجمه گوگل]مواد منفجره حمل شده در کلاهک موشک [ترجمه ترگمان]بار انفجاری که در کلاهک یک موشک به اجرا در آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The jet-powered V-1 delivered a 1875lb warhead to a range of 125 miles.
[ترجمه گوگل]V-1 با موتور جت یک کلاهک 1875 پوندی را تا برد 125 مایلی تحویل داد [ترجمه ترگمان]موشک جت powered V - ۱ کلاهک ۱۸۷۵ پوندی را به برد ۱۲۵ مایل تحویل داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. AWACS Oka Nieba: SOLG warhead accelerator destroyed!
[ترجمه گوگل]آواکس Oka Nieba: شتاب دهنده کلاهک SOLG نابود شد! [ترجمه ترگمان]Oka کلاهک اتمی: SOLG کلاهک اتمی منهدم شد! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کلاهک (اسم)
cupola, bonnet, warhead, cap, lid
انگلیسی به انگلیسی
• head of a missile or bomb which contains the explosives a warhead is the front end of a bomb or missile, where the explosives are carried.