wares

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: things offered for sale.

- He displayed his wares in the shop window.
[ترجمه گوگل] اجناسش را در ویترین به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان] کالای خود را در ویترین مغازه به نمایش می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. household wares
وسایل منزل

2. the shop's colorful wares attracted me
کالاهای رنگارنگ مغازه مرا جلب کرد.

3. an insurance company's diverse wares
خدمات گوناگون یک شرکت بیمه

4. the peddler arranged his wares on the sidewalk
دستفروش جنس های خود را در پیاده رو چید.

5. fruit venders were crying their wares
میوه فروشان کالای خود را جار می زدند.

6. a painter is under constant pressure to produce more wares
نقاش دایما تحت فشار است که آثار بیشتری تولید کند.

7. Every salesman boasts of his own wares.
[ترجمه گوگل]هر فروشنده ای به اجناس خودش می بالد
[ترجمه ترگمان]هر فروشنده لوازم خودش رو به خودش جذب میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The peddler was crying up his wares.
[ترجمه مریم سالک زمانی] دستفروش از اجناس و کالاهایش تعریف می کرد ( cry sth up= ستودن، تعریف کردن از - تمجیدکردن )
|
[ترجمه گوگل]دستفروش اجناسش را گریه می کرد
[ترجمه ترگمان]The مشغول گریه کردن wares بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We should tout our wares on television.
[ترجمه گوگل]ما باید کالاهای خود را در تلویزیون تبلیغ کنیم
[ترجمه ترگمان] باید wares رو تو تلویزیون جمع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The peddler sold his wares cheap.
[ترجمه گوگل]دستفروش اجناس خود را ارزان فروخت
[ترجمه ترگمان]فروشنده کالاهای خود را ارزان فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He travelled from town to town selling his wares.
[ترجمه گوگل]او از شهری به شهر دیگر سفر می کرد و اجناس خود را می فروخت
[ترجمه ترگمان]او از شهر به شهر سفر کرد تا کالاهای خود را بفروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The peddler bawled his wares in the street.
[ترجمه مریم سالک زمانی] دستفروش برای فروش کالاهایش در خیابان جار زد.
|
[ترجمه گوگل]دستفروش اجناس خود را در خیابان غوغا می کرد
[ترجمه ترگمان]فروشنده دوره گرد، کالای خود را در خیابان فریاد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The company must do more to promote their wares overseas.
[ترجمه گوگل]این شرکت باید کارهای بیشتری برای تبلیغ کالاهای خود در خارج از کشور انجام دهد
[ترجمه ترگمان]شرکت باید کاره ای بیشتری برای ترویج کالاهای خود در خارج از کشور انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The man spread his wares on the table.
[ترجمه گوگل]مرد اجناسش را روی میز پهن کرد
[ترجمه ترگمان]مرد کالای خود را روی میز پهن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Several insurance companies are now touting their services/wares on local radio.
[ترجمه گوگل]اکنون چندین شرکت بیمه خدمات/کالاهای خود را در رادیو محلی تبلیغ می کنند
[ترجمه ترگمان]درحالحاضر چندین شرکت بیمه برای خدمات خود در رادیو محلی تبلیغ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Peddlers cried their wares in the streets.
[ترجمه گوگل]دستفروشان در خیابان ها اجناس خود را گریه می کردند
[ترجمه ترگمان]peddlers که کالای خود را در کوچه ها جمع می کردند فریاد می زدند:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• goods, merchandise

پیشنهاد کاربران

1 - small products for selling, especially in a market or on the street/ items offered for sale, or a company’s goods
محصولات کوچک برای فروش، به ویژه در بازار یا خیابان
اقلام ارائه شده برای فروش یا کالاهای یک شرکت
...
[مشاهده متن کامل]

Some displayed their wares on stalls, while others had just spread them out on the pavement.
More than 40 dealers in furniture, art, and silver will display their wares.
2 - محصولات یک شرکت
a company's products
The company must do more to promote their wares overseas.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/wares
اجناس
کالاها

بپرس