wapiti

/ˈwɒpɪti//ˈwɒpɪti/

معنی: گوزنسفید و شاخ بلند و بزرگ
معانی دیگر: (جانور شناسی) واپی تی (نوعی آهوی بزرگ بومی امریکای شمالی: cervus canadensis)، گوزن سفید و شا بلند و بزرگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: wapiti, wapitis
• : تعریف: a very large North American deer that has curved antlers with many branches; elk.

جمله های نمونه

1. At present the study of Wapiti (Cervus elaphus) embryo engineering technique is only on the start-up stage, so there are many blank fields nobody set food in.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مطالعه تکنیک مهندسی جنین Wapiti (Cervus elaphus) تنها در مرحله راه اندازی است، بنابراین بسیاری از زمینه های خالی وجود دارد که هیچ کس غذا را در آن تنظیم نمی کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مطالعه تکنیک مهندسی جنین (Cervus elaphus)تنها در مرحله اول راه اندازی است، بنابراین بسیاری از زمین های خالی وجود دارند که هیچ کس غذا را در آن ایجاد نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The basic situation of Gansu wapiti on the Sunan deer farm was investigated from 1999-200
[ترجمه گوگل]وضعیت اساسی گانسو واپیتی در مزرعه گوزن سانان از سال 1999 تا 200 مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]وضعیت اولیه گانسو در مزرعه Sunan از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰ مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Wapiti 's ear skin fibroblasts cell and Wapiti antler stem cell culture methods and the culture system were developed.
[ترجمه گوگل]روش‌های کشت سلول‌های فیبروبلاست پوست گوش Wapiti و سلول‌های بنیادی شاخ Wapiti و سیستم کشت توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]The پوست گوش Wapiti و روش کشت سلول ساقه Wapiti و سیستم فرهنگ توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This showed that some wapiti groups in northwest were invasion by the other group, may be due to the hybrid introduction from different populations.
[ترجمه گوگل]این نشان داد که برخی از گروه‌های واپیتی در شمال غرب مورد تهاجم گروه دیگر قرار گرفته‌اند که ممکن است به دلیل ورود ترکیبی از جمعیت‌های مختلف باشد
[ترجمه ترگمان]این امر نشان داد که برخی از گروه های wapiti در شمال غربی حمله به گروه دیگر ممکن است به دلیل معرفی هیبریدی از جمعیت های مختلف باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To study the ultrastructural changes of wapiti oocytes and provide theoretical basis for wapiti breeding arid reproduction.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تغییرات فراساختاری تخمک‌های واپیتی و ارائه پایه‌های نظری برای تولید مثل خشک wapiti
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تغییرات ultrastructural of oocytes و ارایه مبانی نظری برای تولید مثل تولید مثل arid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The objective of this study was Gansu wapiti in the Sunan deer farm, Studied the antler growth laws and characteristics of Gansu wapiti.
[ترجمه گوگل]هدف از این مطالعه، واپیتی گانسو در مزرعه گوزن سانان، بررسی قوانین رشد شاخ و ویژگی های واپیتی گانسو بود
[ترجمه ترگمان]هدف از این مطالعه Gansu wapiti در مزرعه گوزن های شمالی بود که در آن قوانین رشد antler و خصوصیات گانسو را Studied
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. ConclusionThe test proved that wapiti velvet antler possesses gonadotripic effect.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این آزمایش ثابت کرد که شاخ مخملی واپیتی دارای اثر گنادوتریپیک است
[ترجمه ترگمان]آزمایش ConclusionThe ثابت کرد که شاخ گوزن wapiti اثر gonadotripic داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The optimum enzymatic hydrolysis conditions on preparation of peptides from Cervus elaphus(Chinese Wapiti) antler blood were determined.
[ترجمه گوگل]شرایط هیدرولیز آنزیمی بهینه در تهیه پپتیدها از خون شاخ Cervus elaphus (چینی Wapiti) تعیین شد
[ترجمه ترگمان]شرایط بهینه هیدرولیز آنزیمی در آماده سازی پپتید از Cervus elaphus (Wapiti)مهار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To isolate and identify the bacteria form the liver of aborted fetus of wapiti.
[ترجمه گوگل]برای جداسازی و شناسایی باکتری ها از کبد جنین سقط شده واپیتی تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]برای مجزا کردن و شناسایی باکتری ها، کبد جنین سقط شده of را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Five blood protein loci ( Alb, Pro, Tf, Prt, Hb ) of 40 Xinjiang Tianshan Wapiti were detected by vertical . . .
[ترجمه گوگل]پنج جایگاه پروتئین خون (Alb، Pro، Tf، Prt، Hb) از 40 سین کیانگ تیانشان واپیتی توسط عمودی تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]پنج جایگاه پروتئین خونی (Alb، Pro، Tf، prt، Hb، Hb)۴۰ جین جیانگ Tianshan Wapiti به وسیله عمودی تشخیص داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In so doing, they could not only hunt some of the buffalo and wapiti for fur and food source, but also eat of the roots, nuts, berries and grasses that they likewise consumed.
[ترجمه گوگل]با انجام این کار، آنها نه تنها می‌توانستند برخی از گاومیش‌ها و واپیتی‌ها را برای خز و منبع غذایی شکار کنند، بلکه از ریشه، آجیل، توت‌ها و علف‌هایی که مصرف می‌کردند نیز بخورند
[ترجمه ترگمان]در این کار، آن ها نه تنها می توانند برخی از بوفالو و wapiti را برای خز و منبع غذایی شکار کنند، بلکه از ریشه ها، آجیل، توت ها، و سبزه ها نیز استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our studies on oocytes ultrastructure, in which experimental materials came from Wapiti, was just one of the blanks.
[ترجمه گوگل]مطالعات ما بر روی فراساختار تخمک، که در آن مواد آزمایشی از Wapiti آمده بودند، تنها یکی از موارد خالی بود
[ترجمه ترگمان]مطالعات ما بر روی oocytes ultrastructure، که در آن مواد آزمایشی از Wapiti می آمدند، تنها یکی از جاه ای خالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By use of the modified method of triple-stain technique could evaluate the level of wapiti acrosome reaction effectively.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش اصلاح شده تکنیک سه گانه می توان سطح واکنش آکروزوم واپیتی را به طور موثر ارزیابی کرد
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش اصلاح شده تکنیک سه لکه می تواند سطح واکنش wapiti را به طور موثر ارزیابی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوزن سفید و شاخ بلند و بزرگ (اسم)
wapiti

انگلیسی به انگلیسی

• large north american deer that has tall antlers and a greyish brown color

پیشنهاد کاربران

بپرس