1. Even with the country in recession, suburban papers are filled with wanted ads for waitresses, cleaners and cooks.
[ترجمه گوگل]حتی در شرایطی که کشور در رکود است، روزنامههای حومه پر از آگهیهای تحت تعقیب برای پیشخدمت، نظافتچی و آشپز است
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود کشور در رکود، روزنامه های حومه شهر پر از تبلیغات مورد نیاز برای پیشخدمت، cleaners و آشپزی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Stern started every day by scanning the want ads.
[ترجمه گوگل]استرن هر روز را با اسکن آگهیهای درخواستی شروع کرد
[ترجمه ترگمان]استرن هر روز با اسکن کردن تبلیغات مورد نیاز شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Then, going through the Wanted Ads in the newspaper, I actually saw three advertisements asking for dental mechanics' assistants.
[ترجمه گوگل]سپس، با مرور آگهیهای تحت تعقیب در روزنامه، در واقع سه آگهی را دیدم که درخواست دستیار مکانیک دندان را میدادند
[ترجمه ترگمان]سپس، در حالی که آگهی های استخدام تحت تعقیب را در روزنامه پخش می کردم، در واقع سه آگهی را دیدم که به دستیاران مکانیک دندان پزشکی نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mark saw the want ad yesterday, he has prepared the resume.
[ترجمه گوگل]مارک دیروز آگهی خواستگاری را دید، رزومه را آماده کرده است
[ترجمه ترگمان]مارک این تبلیغ را دیروز دید، رزومه را آماده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I know it from the want ad.
[ترجمه گوگل]من آن را از آگهی خواستگاری می دانم
[ترجمه ترگمان] من این رو از آگهی تبلیغاتی می دونم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Insert a want ad, and it may help.
[ترجمه گوگل]یک آگهی درخواستی درج کنید، و ممکن است کمک کند
[ترجمه ترگمان]یک تبلیغ لازم را وارد کنید، و ممکن است به آن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Write a want ad for an actor.
[ترجمه گوگل]یک آگهی درخواستی برای یک بازیگر بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک آگهی استخدام برای یک بازیگر بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He got a job through a newspaper want ad.
[ترجمه گوگل]او از طریق آگهی خواستگاری روزنامه شغلی پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]او از طریق روزنامه خواهان آگهی استخدام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yes. I know about it from the want ad . in the newspaper.
[ترجمه گوگل]آره من در مورد آن از آگهی خواستگاری می دانم در روزنامه
[ترجمه ترگمان]آ ره من در این مورد از آگهی بازرگانی خبر دارم توی روزنامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Yes, I know about it from the want ad . In the newspaper.
[ترجمه گوگل]بله، من در مورد آن از آگهی خواستگاری می دانم در روزنامه
[ترجمه ترگمان]بله، من در این مورد از آگهی بازرگانی خبر دارم توی روزنامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Have you read the want ad in the newspaper?
[ترجمه گوگل]آیا آگهی خواستگاری در روزنامه را خوانده اید؟
[ترجمه ترگمان]آگهی استخدام در روزنامه را خوانده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Want ad only advocate agree to pay.
[ترجمه گوگل]فقط طرفدار آگهی می خواهم با پرداخت موافقت کنم
[ترجمه ترگمان]می خواهید تنها مدافع با پرداخت موافقت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Yesterday, he had written Helen a letter asking her to send the want ads from the Atkinson Crier.
[ترجمه گوگل]دیروز، او نامه ای به هلن نوشته بود و از او خواسته بود که آگهی های درخواستی را از Atkinson Crier ارسال کند
[ترجمه ترگمان]دیروز، او نامه ای را برای هلن نوشته بود و از او خواسته بود که تبلیغات مورد نیاز from crier را ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Glory and legend aside, in 198 with a clear plate, Dennis's most immediate task was to select his Turtle students from the thousands who responded to his want ad.
[ترجمه گوگل]شکوه و افسانه را کنار بگذاریم، در سال 198 با یک صفحه شفاف، فوری ترین وظیفه دنیس این بود که شاگردان لاک پشت خود را از بین هزاران نفری که به آگهی درخواستی او پاسخ دادند انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]افتخار و افسانه را کنار بگذارید، در ۱۹۸ با یک بشقاب روشن، مهم ترین وظیفه دنیس این بود که دانشجویان Turtle را از هزاران نفری که به آگهی تمایل او پاسخ می دادند انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید