wandering around

پیشنهاد کاربران

این طرف و آن طرف سرگردان بودن. این طرف و آن طرف پرسه زدن. آلاخون والاخون بودن
مثال:
He has fled and is wandering around in order to avoid being arrested.
او فرار کرده و برای اینکه از دستگیر شدن اجتناب کند این طرف و آن طرف سرگردان است.
چرخ زدن بی هدف.

بپرس