1. A wanderer who is determined to reach his destination does not fear the rain.
[ترجمه محمدرضا] کسی که راه خود را گم کرده و از سختی ها نمی ترسد و مصمم هست|
[ترجمه گوگل]سرگردانی که مصمم به رسیدن به مقصد است از باران نمی ترسد[ترجمه ترگمان]یک سرگردان که مصمم است به مقصد برسد از باران نمی ترسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The wanderer has to sleep rough.
[ترجمه علی اختری نیا] مرد ولگرد در جای زبر می خوابد.|
[ترجمه گوگل]سرگردان باید خشن بخوابد[ترجمه ترگمان]مرد سرگردان باید سخت بخوابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The prisoner described himself as a homeless wanderer.
[ترجمه گوگل]این زندانی خود را یک سرگردان بی خانمان توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]زندانی خود را سرگردان و سرگردان توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندانی خود را سرگردان و سرگردان توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A wanderer, the camera would show, on the brink of the disastrous.
[ترجمه گوگل]دوربین نشان می دهد سرگردانی در آستانه فاجعه است
[ترجمه ترگمان]یک سرگردان، دوربین در آستانه فاجعه قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سرگردان، دوربین در آستانه فاجعه قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Then the wanderer sought a resting place: he became a hermit and dedicated himself to St Cuthbert.
[ترجمه گوگل]سپس سرگردان به دنبال مکانی برای استراحت بود: او گوشه نشین شد و خود را وقف سنت کاتبرت کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن، سرگردان به دنبال مکانی استراحت گشت: راهب شد و خود را وقف سنت Cuthbert کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آن، سرگردان به دنبال مکانی استراحت گشت: راهب شد و خود را وقف سنت Cuthbert کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A wanderer, an iconoclast, whose mind had only been matched by his eccentricity.
[ترجمه گوگل]یک سرگردان، یک شمایل شکن، که ذهنش فقط با عجیب بودنش مطابقت داشت
[ترجمه ترگمان]یک سرگردان، یک iconoclast که فکرش تنها با رفتار eccentricity با او برابری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سرگردان، یک iconoclast که فکرش تنها با رفتار eccentricity با او برابری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She was a homeless wanderer until tiny Delos alone of all places on earth consented to receive her.
[ترجمه گوگل]او یک سرگردان بی خانمان بود تا اینکه دلوس کوچک به تنهایی از تمام نقاط روی زمین به پذیرایی از او رضایت داد
[ترجمه ترگمان]او بی خانمان و بی خانمان بود تا اینکه در تمام جاهایی که روی زمین نشسته بود رضایت داده بود که او را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بی خانمان و بی خانمان بود تا اینکه در تمام جاهایی که روی زمین نشسته بود رضایت داده بود که او را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. For planet means wanderer, an object whose movements are irregular and subject to change without notice.
[ترجمه گوگل]برای سیاره به معنای سرگردان است، جسمی که حرکات آن نامنظم است و بدون اطلاع قبلی در معرض تغییر است
[ترجمه ترگمان]زیرا این سیاره به معنی سرگردان است، هدفی که حرکات آن نامنظم است و بدون توجه به آن تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیرا این سیاره به معنی سرگردان است، هدفی که حرکات آن نامنظم است و بدون توجه به آن تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The little wanderer called Sojourner ran into a big Mars rock Thursday and ended up with one wheel high, scientists reported.
[ترجمه گوگل]دانشمندان گزارش دادند که سرگردان کوچکی به نام Sojourner روز پنجشنبه با یک صخره بزرگ مریخ برخورد کرد و در نهایت با یک چرخ به ارتفاع رسید
[ترجمه ترگمان]دانشمندان گزارش دادند که یک سرگردان کوچک به نام Sojourner در روز پنج شنبه وارد یک صخره بزرگ مارس شد و با یک چرخ به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانشمندان گزارش دادند که یک سرگردان کوچک به نام Sojourner در روز پنج شنبه وارد یک صخره بزرگ مارس شد و با یک چرخ به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He, always a wanderer, had to overcome the difficulty of adapting himself to different climates.
[ترجمه گوگل]او که همیشه سرگردان بود، باید بر دشواری سازگاری خود با آب و هوای مختلف غلبه می کرد
[ترجمه ترگمان]او که همیشه سرگردان بود، ناگزیر بود به زحمت خود را به آسانی با آب و هوای مختلف وفق دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او که همیشه سرگردان بود، ناگزیر بود به زحمت خود را به آسانی با آب و هوای مختلف وفق دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I am a Wanderer. . . and a Ponderer.
[ترجمه گوگل]من یک سرگردان هستم و یک متفکر
[ترجمه ترگمان] من \"واندر\" و \"Ponderer\" هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من \"واندر\" و \"Ponderer\" هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Lanlansansan life, the distant wanderer urgent Huang Huang Wen Ai's way chill.
[ترجمه گوگل]زندگی Lanlansansan، راه دور سرگردان فوری هوانگ هوانگ ون آی سرد
[ترجمه ترگمان]زندگی Lanlansansan، سرگردان از راه دور در مسیر شرم Huang، احساس سرما می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندگی Lanlansansan، سرگردان از راه دور در مسیر شرم Huang، احساس سرما می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He becomes the Dark Wanderer, leaving Tristram behind shortly before legions of foul demons attack and destroy the town and its inhabitants.
[ترجمه گوگل]او تبدیل به سرگردان تاریکی می شود و تریسترام را اندکی قبل از حمله لشکر شیاطین کثیف و تخریب شهر و ساکنان آن پشت سر می گذارد
[ترجمه ترگمان]اون تبدیل به \"واندر\" میشه قبل از اینکه سپاه شیطانی حمله کنه و شهر رو نابود کنه و شهر و مردمش رو نابود کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون تبدیل به \"واندر\" میشه قبل از اینکه سپاه شیطانی حمله کنه و شهر رو نابود کنه و شهر و مردمش رو نابود کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He is a wanderer on the face of the earth.
[ترجمه گوگل]او سرگردانی است بر روی زمین
[ترجمه ترگمان]او سرگردان روی زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سرگردان روی زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید