wander off

انگلیسی به انگلیسی

• lose one's way; go astray; walk off

پیشنهاد کاربران

سه کلمه شبیه به هم به معنی "دور شدن از سوژه"
wander off: دور شدن به طور فیزیکی از جهت، محلی یا تصمیمی به طور غیر عمدی.
stray: دور شدن از یک موضوع یا هنجار به عمد. ( شبیه به در رفتن )
digress: انحراف از موضوع به طور عمدی یا غیر عمدی.
گم شدن حین پرسه زدن
گم و گور شدن
هنگام صحبت از موضوعی به موضوع دیگر پریدن، رشته ی کلام از دست در رفتن، رشته ی کلام را گم کردن، از موضوع منحرف شدن
سرگردان شدن ، رها شدن
جدا شدن
گم شدن، جای دوری رفتند، خیال کردن