walter

/ˈwɒltər//ˈwɔːltə/

اسم خاص مذکر ( مخفف: wally, walt)

جمله های نمونه

1. the poetical works of sir walter raleigh
آثار منظوم سروالتر رالی

2. he wrote his doctorate dissertation on sir walter raleigh
او رساله ی دکترای خود را درباره ی سروالتر رالی نگاشت.

3. Walter Crowley says the problem comes down to money.
[ترجمه ممد قلی میرزا : )] من نه منم نه من منم گرنه منم نه من تویی نه تو منم
|
[ترجمه والتر مالفوی] مشکل با پول کم میشه
|
[ترجمه گوگل]والتر کراولی می گوید که مشکل به پول برمی گردد
[ترجمه ترگمان] والتر کراولی \"میگه که مشکل از بین میره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They hit it off straight away, Daddy and Walter.
[ترجمه گوگل]بابا و والتر فوراً آن را زدند
[ترجمه ترگمان] \"اونا مستقیم انداختنش بیرون، بابا و\" والتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Walter begged her pardon for all the pain he had caused her.
[ترجمه گوگل]والتر به خاطر تمام دردی که برای او ایجاد کرده بود از او عذرخواهی کرد
[ترجمه ترگمان]والتر از او پوزش خواست و از او پوزش خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Walter expostulated with the waiter about the size of the bill.
[ترجمه گوگل]والتر با پیشخدمت در مورد اندازه صورتحساب توضیح داد
[ترجمه ترگمان]والتر دوستانه به پیشخدمت نگاه کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Old Walter is setting down his memories of village life.
[ترجمه گوگل]والتر پیر در حال تعریف خاطرات خود از زندگی روستایی است
[ترجمه ترگمان]والتر پیر خاطراتش رو از زندگیش در میاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Walter will be paid off for his negligence.
[ترجمه گوگل]والتر به خاطر سهل انگاری اش جبران خواهد شد
[ترجمه ترگمان]والتر برای negligence پول داده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I was halfway through my explanation when Walter cut me short.
[ترجمه گوگل]در نیمه راه توضیحاتم را داشتم که والتر کوتاه آمد
[ترجمه ترگمان]وقتی که والتر مرا کوتاه می کرد، در نیمه راه توضیح و توضیح خودم بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My uncle Walter is as obstinate as they come.
[ترجمه گوگل]عمویم والتر به همان اندازه که می آیند لجباز است
[ترجمه ترگمان]عموی من والتر همان قدر کله شقی است که می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their quiet neighbour turned out to be a Walter Mitty character, running a huge drug-smuggling business from his garage.
[ترجمه گوگل]معلوم شد همسایه ساکت آنها یک شخصیت والتر میتی است که یک تجارت بزرگ قاچاق مواد مخدر را از گاراژ خود اداره می کند
[ترجمه ترگمان]همسایه آرام آن ها یک شخصیت والتر Mitty بود که یک تجارت قاچاق مواد مخدر را از garage اداره می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was Walter who turned me on to vegetarian food.
[ترجمه گوگل]این والتر بود که مرا به سمت غذاهای گیاهی سوق داد
[ترجمه ترگمان] این \"والتر\" بود که منو به غذای گیاهی تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After several weeks of sleepless nights, Walter sought professional help.
[ترجمه گوگل]پس از چندین هفته شب های بی خوابی، والتر به دنبال کمک حرفه ای بود
[ترجمه ترگمان]پس از چند هفته بی خوابی، والتر به دنبال کمک حرفه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Why are you staying here, Walter?
[ترجمه گوگل]چرا اینجا می مانی، والتر؟
[ترجمه ترگمان]\"چرا اینجا میمونی\" والتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• male first name; family name; bruno walter (1876-1972, born bruno walter schlesinger), german-born american conductor

پیشنهاد کاربران

بپرس