wallpaper

/ˈwɒlˌpepər//ˈwɔːlpeɪpə/

معنی: کاغذ دیواری، با کاغذ دیواری تزئین کردن
معانی دیگر: کاغذ دیواری، با کاغذ دیواری تزئین کردن، کاغذ دیواری نقشه بردار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a decorative wallcovering made of paper printed with colors or colored patterns.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: wallpapers, wallpapering, wallpapered
• : تعریف: to cover (a wall, ceiling, or other surface) with wallpaper, or decorate (a room, house, or the like) using wallpaper.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to decorate the interior of a house or the like with wallpaper.
مشابه: paper

جمله های نمونه

1. wallpaper in several widths
کاغذ دیواری به عرض های مختلف

2. wallpaper patterns
نقش های کاغذ دیواری

3. wallpaper with a white base and red flowers
کاغذ دیواری دارای زمینه ی سفید و گل های قرمز

4. textured wallpaper
کاغذ دیواری زبر (دارای نقش برجسته)

5. a patterned wallpaper
کاغذ دیواری طرح دار

6. samples of wallpaper
نمونه های کاغذ دیواری

7. a busy floral wallpaper
کاغذدیواری دارای نقش گل دار تنگ هم

8. it is not easy to strip wallpaper
کندن کاغذ دیواری آسان نیست.

9. the wall was hung by a flowery wallpaper
کاغذ دیواری گلدار،دیوار را پوشانده بود.

10. Remove the old wallpaper and fill any holes in the walls.
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری قدیمی را بردارید و هر سوراخی را در دیوارها پر کنید
[ترجمه ترگمان]کاغذدیواری کهنه را بردارید و هر سوراخ را در دیوارها پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My new wallpaper stripper uses high-pressure steam to lift off the paper.
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری جدید من از بخار فشار بالا برای بلند کردن کاغذ استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این رقاصه جدید من برای برداشتن این روزنامه از بخار فشار بالا استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wallpaper is bought in rolls.
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری به صورت رول خریداری می شود
[ترجمه ترگمان]کاغذدیواری به صورت رول خریداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We peeled the wallpaper off the walls.
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری را از روی دیوار جدا کردیم
[ترجمه ترگمان]دیوارها را از دیوارها جدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The wallpaper was streaky with grease.
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری پر از چربی بود
[ترجمه ترگمان]کاغذدیواری هم با روغن سوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The wallpaper clashes with the carpet/The wallpaper and the carpet clash.
[ترجمه گوگل]تقابل کاغذ دیواری با فرش/کاغذ دیواری و فرش درگیر می شوند
[ترجمه ترگمان]برخورد کاغذدیواری با فرش \/ کاغذدیواری و برخورد فرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. We were going to wallpaper that room anyway.
[ترجمه گوگل]به هر حال قرار بود آن اتاق را کاغذ دیواری کنیم
[ترجمه ترگمان]به هر حال می خواستیم اون اتاق رو کاغذدیواری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کاغذ دیواری (اسم)
wallpaper

با کاغذ دیواری تزئین کردن (فعل)
wallpaper

تخصصی

[کامپیوتر] کاغذ دیواری تصویر یا لاگویی که به صورت زمینه در یک سیستم عامل پنجره ای نمایش داده می شود .
[عمران و معماری] کاغذ دیواری

انگلیسی به انگلیسی

• decorative paper for covering walls; picture or design used as a background for the other images in a graphical user interface (computers)
furnish the walls of a room with decorative paper
wallpaper is thick coloured or patterned paper that is used to decorate the walls of rooms.

پیشنهاد کاربران

کاغذ دیواری
مثال:
the detachment of the wallpaper
جداسازی ِ کاغذدیواری
کاغذ دیواری یا دیوارکاغذ
( Divārkāqaz )
تصویرزمینه
چرا میزم والپیپر اینگیلیسیش کاغذ دیواری میاد .
1 - دیواربرگ یا کاغذ دیواری ( به انگلیسی: Wallpaper ) ، به نگاره ای گفته می شود که در پس زمینه نمای رایانه قرار دارد
https://en. wikipedia. org/wiki/Wallpaper_ ( computing )
2 - کاغذ دیواری یا والپیپر ( به انگلیسی: Wallpaper ) پوشش تزیینی است که برای پوشش دادن سطوح دیوارهای داخلی در ادارات، خانه ها و دیگر ساختمانها استفاده می شود؛ کاغذ دیواری یکی از جنبه های طراحی داخلی به شمار می آید.
...
[مشاهده متن کامل]

https://en. wikipedia. org/wiki/Wallpaper

wallpaperwallpaper
کاغذ دیواری، رولادی ( لاد: دیوار )
تصویرِ پس زمینه
دیوار کاغذی

بپرس