1. How come Mrs Wall-Eye know my name?
[ترجمه گوگل]چطور خانم وال-آی اسم من را می داند؟
[ترجمه ترگمان]اسم من و چشم خانم وال چطور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. May soon be "a" world record walleye " was " caught Columbia "River.
[ترجمه گوگل]ممکن است به زودی "یک" رکورد جهانی walleye" گرفتار شد "کلمبیا" رودخانه
[ترجمه ترگمان]ممکن است به زودی یک رکورد جهانی به نام \"walleye\" در رودخانه کلمبیا پیدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Less than tenyears later the walleye had rebounded; the lake that the Chippewa call"the food storehouse" was again open to commercial fishing.
[ترجمه گوگل]کمتر از ده سال بعد، والی چشم برگشته بود دریاچه ای که چیپوا آن را "انبار غذا" می نامند، دوباره برای ماهیگیری تجاری باز بود
[ترجمه ترگمان]کم تر از tenyears بعد the بازگشته بود؛ دریاچه ای که the آن را \"انبار موادغذایی\" می نامیدند، بار دیگر برای ماهیگیری تجاری باز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Columbia River walleye fishing walleye on the Columbia River from Oregon and Washington.
[ترجمه گوگل]چشمه ماهیگیری در رودخانه کلمبیا از اورگان و واشنگتن
[ترجمه ترگمان]رودخانه کلمبیا walleye ماهیگیری در رودخانه کلمبیا از اورگون و واشنگتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The properties of skin gelatin films of walleye pollock(Theragra chalcogramma) were examined before chitosan was added to improve the properties of the fish gelatin films.
[ترجمه گوگل]ویژگیهای لایههای ژلاتینی پوست گردهگل (Theragra chalcogramma) قبل از افزودن کیتوزان برای بهبود خواص لایههای ژلاتین ماهی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ویژگی های فیلم های ژلاتینی skin of (Theragra chalcogramma)قبل از اضافه شدن کیتوزان به بهبود خواص فیلم های ژلاتین مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Walleye fry were stocked. In less than ten years the fish population exploded from 200, 000 to eight million, and tribal members were allowed to resume commercial fishing.
[ترجمه گوگل]بچه ماهی های والی ذخیره شدند در کمتر از ده سال جمعیت ماهی از 200000 به هشت میلیون افزایش یافت و اعضای قبیله اجازه یافتند ماهیگیری تجاری را از سر بگیرند
[ترجمه ترگمان]کباب کردن آن ها پر شده بود در کم تر از ده سال، جمعیت ماهی ها از ۲۰۰ هزار تا هشت میلیون نفر افزایش یافت و به اعضای قبیله ای اجازه داده شد تا ماهیگیری تجاری را ازسر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fishing was suspended. Walleye fry were stocked.
[ترجمه گوگل]ماهیگیری به حالت تعلیق درآمد بچه ماهی های والی ذخیره شدند
[ترجمه ترگمان]ماهیگیری معلق بود غذای چینی هم پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This was no video game, no virtual walleye of Wii.
[ترجمه گوگل]این نه بازی ویدیویی بود، نه والای مجازی Wii
[ترجمه ترگمان]این بازی کامپیوتری نبود، و هیچ نوع بازی رایانه ای نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The walleye pollock(Theragra chalcogramma) and alginate were mixed to make edible composite films, it improved the properties of the fish gelatin films.
[ترجمه گوگل]گرده ی دیواره (Theragra chalcogramma) و آلژینات برای ساختن فیلم های کامپوزیتی خوراکی مخلوط شدند و خواص لایه های ژلاتین ماهی را بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]The pollock (Theragra chalcogramma)و alginate ها برای ساخت فیلم های کامپوزیت خوراکی با هم مخلوط شدند، و خواص فیلم های ژلاتین ماهی را بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I think there's a walleye on that one, " said Johnson. "
[ترجمه گوگل]جانسون گفت: فکر میکنم در این مورد چشماندازی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]جانسون گفت: \" من فکر می کنم در این مورد یک walleye وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Strabismus (or squint or heterotropia):Failure of the eyes to align properly to focus on an object. The affected eye may deviate in any direction, including inward ( cross-eye ) or outward (walleye).
[ترجمه گوگل]استرابیسم (یا انحراف چشم یا هتروتروپیا): ناتوانی در تراز مناسب چشم ها برای تمرکز روی یک جسم چشم مبتلا ممکن است در هر جهتی منحرف شود، از جمله به سمت داخل (چشم متقاطع) یا به سمت بیرون (والی)
[ترجمه ترگمان]strabismus (یا لوچ یا heterotropia): شکست چشم ها برای تراز کردن درست برای تمرکز بر روی یک شی چشم آسیب دیده ممکن است از هر جهتی حرکت کند، از جمله به سمت داخل و یا بیرونی (walleye)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Rivers and lakes of the grasslands support populations of walleye, carp, pike, and bass, along with other species.
[ترجمه گوگل]رودخانهها و دریاچههای مرتع از جمعیتهای وال، کپور، پایک و باس همراه با گونههای دیگر حمایت میکنند
[ترجمه ترگمان]رودخانه ها و دریاچه ها محل علفزارها جمعیت های walleye، کپور، نیزه و باس را همراه با دیگر گونه ها پشتیبانی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Sneath plans to buy a cottage on Mullett Lake in northern Michigan and maybe a new fishing boat or two to help him land the walleye he loves to catch.
[ترجمه گوگل]اسنیث قصد دارد یک کلبه در دریاچه مالت در شمال میشیگان و شاید یک یا دو قایق ماهیگیری جدید بخرد تا به او کمک کند تا دریچه ای را که دوست دارد صید کند فرود بیاورد
[ترجمه ترگمان]Sneath قصد دارد کلبه ای را در دریاچه Mullett در شمال میشیگان خریداری کند و شاید یک قایق ماهیگیری جدید یا دو قایق برای کمک به او برای فرود آوردن walleye که دوست دارد صید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Lake Superior National Marine Conservation Area offers unparalleled waters for trout, whitefish, lake herring, and walleye.
[ترجمه گوگل]منطقه حفاظت شده ملی دریاچه سوپریور، آبهای بی نظیری را برای ماهی قزل آلا، ماهی سفید، شاه ماهی دریاچه ای، و وال آی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]منطقه حفاظت از نیروی دریایی دریاچه Superior آب های بی نظیر را برای قزل آلای، whitefish، lake و walleye عرضه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید