wall to wall


سرتاسری، از دیوار به دیوار، کامل، فراگیر، همگانی، همه جانبه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: covering all of a room's floor, as a carpet.

(2) تعریف: (informal) involving or covering everything; comprehensive; all-encompassing.

- wall-to-wall stereo sound
[ترجمه گوگل] صدای استریو دیوار به دیوار
[ترجمه ترگمان] صدای استریو به دیوار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- wall-to-wall insurance
[ترجمه گوگل] بیمه دیوار به دیوار
[ترجمه ترگمان] بیمه دیوار به دیوار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (informal) present in large numbers or amounts; pervasive.

- wall-to-wall fun at the amusement park
[ترجمه گوگل] سرگرمی دیوار به دیوار در شهربازی
[ترجمه ترگمان] دیوار پارک تفریحی تو پارک تفریحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• : تعریف: to overflowing.

- The lobby was filled wall-to-wall with celebrities.
[ترجمه گوگل] لابی دیوار به دیوار پر از افراد مشهور بود
[ترجمه ترگمان] لابی با افراد مشهور از دیوار به دیوار پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a wall-to-wall carpet covers the floor of a room completely.

پیشنهاد کاربران

( اصطلاح )
گسترده و جامع.
به تمام عیار_به تمام معنا
He's a wall to wall asshole
اون یه دیوونه ( عوضی ) به تمام معناس
صدر تا ذیل
سر تا سر یک فضا مثلا یک سرتاسر یک اتاق

بپرس