walkway

/ˈwɒˌkwe//ˈwɔːkweɪ/

معنی: گردشگاه
معانی دیگر: راه (به ویژه راه سر پوشیده برای قدم زنی)، گذر، دالان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a path or passage designed for use by pedestrians.
مشابه: alley, ambulatory

جمله های نمونه

1. The two skyscrapers were connected by a vertiginous walkway.
[ترجمه گوگل]این دو آسمان خراش توسط یک راهروی سرگیجه به هم متصل شدند
[ترجمه ترگمان]دو آسمان خراش ها به یک پیاده رو متصل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A covered walkway joins the two buildings.
[ترجمه گوگل]یک راهرو سرپوشیده به دو ساختمان می پیوندد
[ترجمه ترگمان]یک پیاده رو سرپوشیده به دو ساختمان متصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fear stalks every dark stairwell and walkway.
[ترجمه گوگل]ترس در هر راه پله و راهرو تاریکی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]ترس در هر پلکان و گذرگاه تاریک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Reluctantly she stepped on to a moving walkway that carried her through a mishmash of exotic atmospheres.
[ترجمه گوگل]او با اکراه به مسیری متحرک رفت که او را از میان انبوهی از فضاهای عجیب و غریب عبور داد
[ترجمه ترگمان]او با بی میلی به طرف پیاده رو حرکت کرد که او را از فضای عجیب و غریب بیرون برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So shocked, 1 had to lean against the walkway railing.
[ترجمه گوگل]خیلی شوکه شده بود، 1 مجبور شد به نرده های پیاده رو تکیه دهد
[ترجمه ترگمان]من که شوکه شده بودم، مجبور شدم به نرده پیاده رو تکیه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She pedals quickly down the walkway.
[ترجمه گوگل]او به سرعت از پیاده رو رکاب می زند
[ترجمه ترگمان]به سرعت روی پیاده رو پدال می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the Charles Bridge, with it brick-laid walkway and towering Gothic gateways, was the oldest.
[ترجمه گوگل]اما پل چارلز، با گذرگاه آجری و دروازه‌های بلند به سبک گوتیک، قدیمی‌ترین پل بود
[ترجمه ترگمان]اما پل چارلز با آن گذرگاه آجری و دروازه های بلند گوتیک، قدیمی ترین پل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's reached by a pedestrian walkway through the treetops, well away from all roads.
[ترجمه گوگل]از طریق یک مسیر پیاده روی از میان درختان، به خوبی دور از همه جاده ها به آن می رسید
[ترجمه ترگمان]با گذر عابر پیاده از میان شاخ و برگ درختان به آنجا رسیده و از همه جاده ها دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A walkway from the street, set off from the sidewalk by a stone wall, led to a side entrance.
[ترجمه گوگل]مسیری از خیابان، که از پیاده رو با دیوار سنگی شروع شده بود، به ورودی فرعی منتهی می شد
[ترجمه ترگمان]یک گذرگاه از خیابان، که از پیاده رو کنار دیوار سنگی جدا شده بود، به سمت ورودی کناری هدایت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The original cloisters are now a charming, shady walkway around an inner courtyard, the monks' cells now luxurious bedrooms.
[ترجمه گوگل]صومعه های اصلی اکنون به یک راهروی جذاب و سایه دار در اطراف یک حیاط داخلی تبدیل شده اند، سلول های راهبان اکنون اتاق خواب های مجلل هستند
[ترجمه ترگمان]محوطه اصلی اکنون یک پیاده رو زیبا و پر سایه است که اطراف یک حیاط داخلی وجود دارد، و سلول های monks در حال حاضر اتاق خواب های لوکس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This bridge and others along the walkway have been cleaned and made safe.
[ترجمه گوگل]این پل و پل های دیگر در مسیر پیاده رو تمیز و ایمن شده اند
[ترجمه ترگمان]این پل و بقیه در پیاده رو تمیز و ایمن شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some one constructed a stone walkway leading to the cairn, as though it were an altar.
[ترجمه گوگل]یکی راهرویی سنگی ساخت که به گودال منتهی می شد، انگار که محراب باشد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها یک راهروی سنگی را بنا کرد که به سنگ بزرگی منتهی می شد، انگار که یک محراب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Visitors travel through the exhibit on a wooden walkway similar to the wood and rope bridges in adventure movies.
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان از طریق نمایشگاه از طریق یک پیاده‌روی چوبی مشابه پل‌های چوبی و طنابی در فیلم‌های ماجراجویی می‌گذرند
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان در یک پیاده رو چوبی شبیه به چوب و پل های متحرک در فیلم های ماجراجویانه به این نمایشگاه سفر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Place the rectangular walkway beneath the door, securing with a little icing.
[ترجمه گوگل]راهروی مستطیلی را زیر در قرار دهید و با کمی یخ محکم کنید
[ترجمه ترگمان]راه گذر را زیر در، در حالی که با کمی مواد یخی تزیین شده بود، جا به جا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گردشگاه (اسم)
park, walk, promenade, esplanade, walkway, purlieu

تخصصی

[عمران و معماری] پیاده رو
[زمین شناسی] رهرو

انگلیسی به انگلیسی

• esplanade; walking path, passage
a walkway is a outdoor footpath that is raised above the ground.

پیشنهاد کاربران

پیاده رو. پیاده راه
مثال:
a walkway bridged the motorway
یک پل پیاده رو روی آزاد راه زده شد.
walkway ( n ) ( wɔkweɪ ) =a passage or path for walking along, often outside and raised above the ground, e. g. A covered walkway joins the two buildings.
walkway
پیاده رو
گذرگاه
راه باریک برای قدم زدن و عبور کردن
مسیری که از درب حیاط تا خانه وجود دارد
پل عابرپیاده

بپرس