walk through


(در تمرین تئاتر ) تمرین روی صحنه (همراه با حرکات لازم)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a preliminary or first rehearsal of a play, show, or the like, in which the actors first rehearse their movements on stage.

جمله های نمونه

1. He conceded us the right to walk through his land.
[ترجمه گوگل]او به ما حق داد که در سرزمینش قدم بزنیم
[ترجمه ترگمان]اون حق راه رفتن به سرزمین خودش رو قبول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The river is not deep; we can walk through it.
[ترجمه گوگل]رودخانه عمیق نیست می توانیم از آن عبور کنیم
[ترجمه ترگمان]رودخانه عمیق نیست؛ می توانیم از آن عبور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's eerie to walk through a dark wood at night.
[ترجمه گوگل]راه رفتن از میان یک جنگل تاریک در شب، وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]ترسناک است که شب در یک جنگل تاریک قدم بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The forest was cool and fragrant, and the walk through it calmed my spirits.
[ترجمه گوگل]جنگل خنک و معطر بود و قدم زدن در آن روحیه ام را آرام می کرد
[ترجمه ترگمان]جنگل خنک و خوشبو بود و راه عبور از میان آن ارواح را آرام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You may want to embellish the walk through the woods and the dwarfs' house, and even name the dwarfs.
[ترجمه گوگل]ممکن است بخواهید قدم زدن در جنگل و خانه کوتوله ها را زیبا کنید و حتی نام کوتوله ها را نیز بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید دلت بخواهد از وسط جنگل و خانه کوتوله بروی و حتی اسم کوتوله را هم به زبان بیاوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If Earnhardt must walk through the valley of the shadow of death, nobody is immune.
[ترجمه گوگل]اگر ارنهارت باید از دره سایه مرگ عبور کند، هیچ کس در امان نیست
[ترجمه ترگمان]اگر Earnhardt باید در دره سایه مرگ راه برود، هیچ کس مصون نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As you walk through the door, however, you see something that exists nowhere else: a secret garden.
[ترجمه گوگل]با این حال، همانطور که از در عبور می کنید، چیزی را می بینید که در هیچ جای دیگری وجود ندارد: یک باغ مخفی
[ترجمه ترگمان]وقتی از در وارد می شوید، چیزی می بینید که هیچ جای دیگر وجود ندارد: یک باغ مخفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. White Peak Way An 80 mile circular walk through the white peak area designed for walkers staying at youth hostels.
[ترجمه گوگل]White Peak Way یک پیاده‌روی دایره‌ای 80 مایلی در منطقه قله سفید که برای پیاده‌روهایی که در خوابگاه‌های جوانان اقامت می‌کنند طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]راه پیک وایت یک راه مدور ۸۰ مایلی در ناحیه پیک سفید طراحی شده برای روروئک است که در hostels جوان اقامت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I walk through deep snow down towards the lake.
[ترجمه گوگل]از میان برف عمیق به سمت دریاچه می روم
[ترجمه ترگمان]از میان برف های سنگین به سوی دریاچه راه می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Walk through any suburban neighborhood at dinner time on any weekend evening this time of year.
[ترجمه گوگل]در هر عصر آخر هفته در این زمان از سال، هنگام صرف شام، در هر محله حومه شهر قدم بزنید
[ترجمه ترگمان]در هر شب آخر هفته در هر محله حومه شهر راه بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Shiver as you walk through this animated museum depicting scenes from Stoker's spine-chiller.
[ترجمه گوگل]هنگام قدم زدن در این موزه متحرک که صحنه هایی از سردکننده ستون فقرات استوکر را به تصویر می کشد، بلرزید
[ترجمه ترگمان]همانطور که در این موزه انیمیشن قدم می زنید و صحنه هایی از ستون فقراتم - chiller را به نمایش درمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I took a last walk through the churchyard to the marshes.
[ترجمه گوگل]آخرین قدم زدنم را از میان حیاط کلیسا به سمت باتلاق ها طی کردم
[ترجمه ترگمان]برای آخرین بار در حیاط کلیسا قدم زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Walk through the doors at the Slab and the just-out-of-the-oven aroma of fresh-baked cones assails the senses.
[ترجمه گوگل]در Slab از درها عبور کنید و عطر مخروط‌های تازه پخته شده که تازه از اجاق بیرون می‌آیند، به حواس حمله می‌کند
[ترجمه ترگمان]از میان درها در the راه بروید و عطر just میوه های تازه پخته، حواس را به هم متصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The jungle is so dense you cannot walk through it.
[ترجمه گوگل]جنگل آنقدر متراکم است که نمی توانید در آن قدم بزنید
[ترجمه ترگمان]جنگل آنقدر متراکم است که نتوانید از آن عبور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It must be truly wonderful to walk through life guarded by such a shield.
[ترجمه گوگل]باید واقعاً شگفت انگیز باشد که در زندگی با چنین سپر محافظت شود
[ترجمه ترگمان]این باید واقعا عالی باشه که با چنین پوششی زندگی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Look for a walkthrough, or ask in Usenet.
[ترجمه گوگل]به دنبال راهنما باشید یا در Usenet بپرسید
[ترجمه ترگمان]یه محل بازرسی رو نگاه کن یا از \"Usenet\" بپرس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. This is unpolished walkthrough so expect another refined version coming later.
[ترجمه گوگل]این یک راهپیمایی صیقل‌نشده است، بنابراین منتظر نسخه اصلاح‌شده دیگری باشید که بعداً ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]این walkthrough unpolished نشده است، پس از آن یک نسخه اصلاح شده دیگر نیز انتظار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. For an example, see Walkthrough: Passing Collections Between Hosts and add-ins.
[ترجمه گوگل]برای مثال، به Walkthrough: Passing Collections Between Host و Add-in ها مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، Walkthrough را ببینید: عبور از مجموعه بین میزبان ها و add
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. For example code that demonstrates these behaviors, see Walkthrough: Using Client Application Services.
[ترجمه گوگل]برای مثال کدی که این رفتارها را نشان می‌دهد، به Walkthrough: Using Client Application Services مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، کد که این رفتارها را نشان می دهد، Walkthrough را ببینید: استفاده از خدمات کاربردی کلاینت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. At the stage of walkthrough, the proposed algorithm can synthesize the global specular reflection in real time by G mapping while calculating the other intensity components of the environment.
[ترجمه گوگل]در مرحله پیش‌بینی، الگوریتم پیشنهادی می‌تواند بازتاب جهانی جهانی را در زمان واقعی با نگاشت G در حالی که سایر اجزای شدت محیط را محاسبه می‌کند، ترکیب کند
[ترجمه ترگمان]در مرحله of، الگوریتم پیشنهادی می تواند انعکاس تصویر را در زمان واقعی با نگاشت G و محاسبه مولفه های شدت دیگر محیط، ترکیب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. For this little walkthrough, however, start by making a local, writable copy of the samples directory off the EDK CD-ROM.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای این راهنمائی کوچک، با ایجاد یک کپی محلی و قابل نوشتن از فهرست نمونه ها از CD-ROM EDK شروع کنید
[ترجمه ترگمان]برای این walkthrough کوچک، با ایجاد یک کپی محلی و قابل نوشتن از نمونه های دایرکتوری در سی دی EDK شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. For a more detailed explanation, Walkthrough: Writing a Visualizer in C #.
[ترجمه گوگل]برای توضیح دقیق تر، Walkthrough: Writing a Visualizer در C #
[ترجمه ترگمان]برای توضیح دقیق تر، Walkthrough: نوشتن یک Visualizer در C #
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Then, a heuristic breadth-first search is applied for path planning to find an optimal path from an original position to an aim, directing virtual human walkthrough in environments.
[ترجمه گوگل]سپس، یک جستجوی اکتشافی وسعت اول برای برنامه‌ریزی مسیر برای یافتن یک مسیر بهینه از یک موقعیت اصلی به یک هدف اعمال می‌شود، که مسیر پیاده‌روی انسان مجازی را در محیط‌ها هدایت می‌کند
[ترجمه ترگمان]سپس، یک جستجوی breadth اول اکتشافی برای برنامه ریزی مسیر برای یافتن مسیر بهینه از موقعیت اصلی به هدف، هدایت walkthrough مجازی انسانی در محیط های بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. For guidance on end - to - end testing of client application services features, see Walkthrough: Using Client Application Services.
[ترجمه گوگل]برای راهنمایی در مورد آزمایش سرتاسر ویژگی‌های سرویس‌های برنامه مشتری، به مرور: استفاده از خدمات برنامه مشتری مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]برای راهنمایی در مورد تست نهایی ویژگی های خدمات برنامه کاربردی مشتری، Walkthrough را ببینید: استفاده از خدمات برنامه کاربردی مشتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] اولین اجرا - تمرین نهایی
[کامپیوتر] جلسه بررسی که در آن یک مرحله از توسعه سیستم یا برنامه برای معرفی کردن خطاها مرور می شود

انگلیسی به انگلیسی

• superficial examination of a computer program before running it by reading the source code (program instructions); (television) general rehearsal without cameras; (theater) superficial rehearsal of a play

پیشنهاد کاربران

بذار روشنت کنم
( به موضوعی یا مطلبی ) پرداختن، بررسی کردن
لیترالی: گذار از ( خلالِ ) . در مورد بازی های ویدئویی به ویدئوی ظبط شده ی از اوّل تا آخر گیم پلی بازی گفته می شه که تو یوتوب و جاهای دیگه میگذارند.
معادل فارسی ش پیمایش/پیمودن/سیر ، یا سیری در [فلان چیر] شاید.
عبور کردن
پیاده روی کردن - از میان چیزی رد شدن
To slowly and carefully explain sth to someone or show someone how to do sth
For example : she'll walk you through the process
Or
I'm going to Walk you through it
تشریح, توضیح یا معرفی ( گام به گام و همه جانبه، کامل و دقیق )
تبیین کردن، تشریح کردن، راهنمایی توام با دقت نمودن
به سرعت و بدون انتظار کشیدن کاری را انجام دادن
راه و چاه چیزی را به کسی یاد دادن
to walk someome through someghing
کسی را در جریان چیزی گذاشتن.
راهنمای گام به گام ( بازی ویدیویی )
مجموعه ای از دستورالعمل ها که به شما نشان می دهد چگونه از چیزی مثلاً از نرم افزار جدید استفاده کنید
شخصی را با دقت در طی یک فرآیند راهنمایی کردن
قدم زدن
عمل انجام کاری یا بررسی کاری برای یافتن مشکلات احتمالی:
اگه در رابطه با بازی های کامپیوتری استفاده بشه معنیش میشه گشت و گذار و بررسی قسمت های مختلف بازی. مثلا میگن
Cyberpunk 2077 walkthrough
Spider - man : miles Morales walkthrough
Ghost of tsushima walkthrough
Resident evil 3 remake walkthrough
از ابتدا تا انتهای ( جایی ) را طی کردن
از ابتدا تا انتهای ( جایی ) را قدم زدن
I walk through the cemetery.

قدم گذاشتن در جایی ( مثلاً این دنیا )
پیگیری ونظارت بر اجرای سیستم بازدید های مشترک در کار یا پروژه
طی کردن
با دقت توصیف کردن، فهماندن، شرح دادن، تفسیر کردن، بازنمودن
تمرین کردن ، برای مثال ، تمرین کردن یک اجرا علی الخصوص تئاتر بدون اینکه تماشاچی در سالن حضور داشته باشد
Let's walk through the scene one more again
walkthrough به معنی تمرین روی صحنه ( در نقش اسم noun )
...
[مشاهده متن کامل]

walkthrough به معنی مجموعه ای از دستور العمل ها که نشان میدهد چگونه از چیزی استفاده کنم ، برای مثال برنامه ی کامپیوتری یا بازی

بررسی همه جانبه
توضیح دادن، تشریح کردن، بیان کردن گام به گام
let me walk you through the tasks you will be doing when I am on vacation
بذار برات توضیح بدم که وقتی من مرخصی هستم، چه کارهایی باید بکنی.
مرور
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس