walk on eggshells

پیشنهاد کاربران

عبارت **"walk on eggshells"** یک اصطلاح رایج انگلیسی است که به معنای **رفتار کردن با احتیاط زیاد و حساسیت بالا در برخورد با کسی یا موقعیتی است که ممکن است به راحتی عصبانی یا ناراحت شود**.
- وقتی گفته می شود کسی **"walks on eggshells"** یعنی او باید بسیار مراقب باشد که حرف یا رفتارش باعث ناراحتی یا واکنش منفی نشود.
...
[مشاهده متن کامل]

- این عبارت معمولاً در روابط شخصی، محیط کار یا هر موقعیتی به کار می رود که فرد احساس می کند باید با دقت و حساسیت زیاد رفتار کند تا از بروز مشکلات جلوگیری کند.
- معادل فارسی آن می تواند �مثل راه رفتن روی پوست تخم مرغ� یا �با احتیاط فراوان رفتار کردن� باشد.
- - -
## مثال ها
- I feel like I have to walk on eggshells around my boss because he gets upset easily.
احساس می کنم باید خیلی مراقب باشم وقتی کنار رئیسم هستم چون زود عصبانی می شود.
- After the argument, everyone was walking on eggshells to avoid making things worse.
بعد از دعوا، همه با احتیاط زیادی رفتار می کردند تا اوضاع بدتر نشود.
- When dealing with sensitive topics, it’s important to walk on eggshells.
وقتی با موضوعات حساس برخورد می کنید، مهم است که با دقت و احتیاط رفتار کنید.
- - -
## معادل های فارسی پیشنهادی
- با احتیاط زیاد رفتار کردن
- مثل راه رفتن روی پوست تخم مرغ بودن
- مواظب حرف ها و رفتار بودن
- با حساسیت و دقت زیاد عمل کردن

محتاطانه رفتار کردن
ملاحظه کسی رو کردن
مراقب رفتارت باشی
to try hard not to make someone upset
به زبون خودمون
روی لبه تیغ راه رفتن
You are careful not to make someone angry
کجدار و مریز رفتار کردن
رعایت حال کسی را کردن
مراعات کردن
بشدّت محتاط بودن - بشدّت محتاط رفتار کردن
Synonyms
handle/treat someone with kid gloves
tread carefully/lightly

to be very careful how you behave around someone because you might easily make them angry or upset
We’re all walking on eggshells around her since her dog died.
be extremely cautious about one's words or actions
به شدت مراقب گفتار و کردار بودن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس