walk off with

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to win or obtain unexpectedly or easily.

- She walked off with a perfect score.
[ترجمه گوگل] او با یک امتیاز عالی راه افتاد
[ترجمه ترگمان] با یه امتیاز عالی راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to steal.

- She walked off with my wallet.
[ترجمه گوگل] او با کیف پول من رفت
[ترجمه ترگمان] با کیف پولم راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The burglars walked off with all my jewelry.
[ترجمه گوگل]سارقان با تمام جواهراتم از آنجا رفتند
[ترجمه ترگمان] دزدها با همه جواهرات هام راه رفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Who's walked off with my cup?
[ترجمه گوگل]چه کسی با فنجان من رفت؟
[ترجمه ترگمان]با فنجان من چه کسی راه می رود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She walked off with a flounce.
[ترجمه گوگل]او با یک بالش رفت
[ترجمه ترگمان]با a به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The delighted pensioner walked off with a £000 prize.
[ترجمه گوگل]بازنشسته خوشحال با یک جایزه هزار پوندی رفت
[ترجمه ترگمان]این بازنشسته که خوشحال است جایزه ۱۰۰،۰۰۰ پوندی را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Somebody has walked off with my pen.
[ترجمه گوگل]کسی با قلم من راه افتاد
[ترجمه ترگمان] یه نفر با خودکار من رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What a nerve! She just walked off with my radio!
[ترجمه گوگل]چه عصبی! او فقط با رادیوی من رفت!
[ترجمه ترگمان]عجب جراتی دارد! اون فقط با بی سیم من فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lottery winners can walk off with a cool £18 million.
[ترجمه گوگل]برندگان لاتاری می توانند با 18 میلیون پوند از آنجا خارج شوند
[ترجمه ترگمان]برندگان لاتاری برنده ۱۸ میلیون پوند خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thieves walked off with two million dollars' worth of jewellery.
[ترجمه گوگل]سارقان با جواهرات دو میلیون دلاری از آنجا فرار کردند
[ترجمه ترگمان]دزدان با دو میلیون دلار جواهرات همراه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The new young singer has simply walked off with the show.
[ترجمه گوگل]خواننده جوان جدید به سادگی با این برنامه کنار رفت
[ترجمه ترگمان]خواننده جوان تازه وارد به سادگی با نمایش پیاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some fuckwit walked off with my bag.
[ترجمه گوگل]یک عده ای لعنتی با کیف من رفت
[ترجمه ترگمان] یه حیوون با کیف من راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don't tell me Jim has walked off with the top prize as usual!
[ترجمه گوگل]به من نگویید که جیم طبق معمول با جایزه برتر کنار رفته است!
[ترجمه ترگمان]به من نگو که جیم هم مثل همیشه با جایزه بالا رفته!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She walked off with the top prize.
[ترجمه گوگل]او با جایزه برتر رفت
[ترجمه ترگمان]با جایزه بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mike Tunnell walked off with the prized possession of a wooden spoon.
[ترجمه گوگل]مایک تونل با داشتن یک قاشق چوبی با ارزش از آنجا خارج شد
[ترجمه ترگمان]مایک Tunnell با ارزش یک قاشق چوبی رفت و آمد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But Jefferson just nodded, not in his usual jovial manner, and walked off with Brian Harley.
[ترجمه گوگل]اما جفرسون فقط سرش را تکان داد، نه به روش همیشگی شوخی‌اش، و با برایان هارلی رفت
[ترجمه ترگمان]اما جفرسون فقط سری تکان داد، نه در رفتار همیشگی اش، نه در رفتار همیشگی اش، و با برایان هارلی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They were so enthusiastic for these that its pupils regularly walked off with all the trophies on sports days.
[ترجمه گوگل]آن‌ها آنقدر مشتاق بودند که دانش‌آموزانش در روزهای ورزشی مرتباً با تمام جام‌ها راه می‌رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به قدری مشتاق بودند که شاگردان این گروه به طور مرتب با همه غنائم در روزه ای ورزش راه می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• go away with stolen merchandise, steal; leave with, earn

پیشنهاد کاربران

۱. به راحتی برنده یا پیروز شدن
She walked off with the top prize
۲. دزدیدن ، سرقت کردن ، کش رفتن
?Who's walked off with my cup
Walk off with sth INF has two meanings:
1 - with something easily
2 - steal something
ب آسانی چیزی را دزدیدن
راحت بردن
به راحتی برنده شدن
چیزی را دزدیدن و جیم شدن

بپرس