🔸 معادل فارسی:
- بی دردسر رها شدن
- بی مجازات بیرون آمدن
- بدون پیامد منفی کنار کشیدن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :**
به معنای ترک کردن موقعیت یا مشکل بدون اینکه آسیبی ببینی یا مجازات شوی.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *He broke the rules but walked away clean. *
او قوانین را زیر پا گذاشت اما بی مجازات بیرون آمد.
2. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
برای اشاره به کسی که از یک بحران، دعوا یا مسئولیت فرار می کند و هیچ پیامد منفی برایش ندارد.
مثال: *She managed to walk away clean from the scandal. *
او توانست بدون آسیب از رسوایی بیرون بیاید.
- - -
🔸 مترادف ها:
go scot - free – get off – escape unpunished – walk free – come out unscathed
- بی دردسر رها شدن
- بی مجازات بیرون آمدن
- بدون پیامد منفی کنار کشیدن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :**
به معنای ترک کردن موقعیت یا مشکل بدون اینکه آسیبی ببینی یا مجازات شوی.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *He broke the rules but walked away clean. *
او قوانین را زیر پا گذاشت اما بی مجازات بیرون آمد.
2. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
برای اشاره به کسی که از یک بحران، دعوا یا مسئولیت فرار می کند و هیچ پیامد منفی برایش ندارد.
مثال: *She managed to walk away clean from the scandal. *
او توانست بدون آسیب از رسوایی بیرون بیاید.
- - -
🔸 مترادف ها: