wale

/ˈweɪl//weɪl/

معنی: بافته، تیر افقی، انتخاب کردن، راه راه کردن
معانی دیگر: (برجستگی یا خطی که در اثر شلاق و غیره روی پوست بدن پدید می آید) تورم پوست، شیار پوست، (پوست بدن را) شیار دار کردن، جای شلاق باقی گذاشتن، (روی پارچه) برجستگی، ( مخمل کبریتی) نوار، راه راه، (جوراب بافی ) راه، (کشتی - معمولا جمع) هریک از چوب ها یا تخته هایی که از اطراف بدنه ی کشتی آویزان می کنند (تا اثر برخورد بدنه با دیواره ی لنگرگاه را کم کند)، (اسکاتلند)، انتخاب، گزینش، گزیده، نخبه، برگزیده، گل سرسبد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one of the vertical ribs or ridges on the surface of a fabric, esp. corduroy.

(2) تعریف: a raised mark on the skin caused by the stroke of a whip, rod, or the like; welt.

(3) تعریف: (usu. pl.) any of the heavy planks running along the exterior sides of a wooden ship.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: wales, waling, waled
• : تعریف: to mark with wales, as by hitting with a whip.

جمله های نمونه

1. We were living in Wales then.
[ترجمه گوگل]ما در آن زمان در ولز زندگی می کردیم
[ترجمه ترگمان]پس ما در ولز زندگی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This particular custom has its origins in Wales.
[ترجمه گوگل]این رسم خاص ریشه در ولز دارد
[ترجمه ترگمان]این عادت خاص، منشا خود را در ولز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She went to visit relatives in Wales.
[ترجمه گوگل]او به دیدار خویشاوندانش در ولز رفت
[ترجمه ترگمان]او رفت تا از اقوامشان در ولز دیدن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She teaches English at the University of Wales.
[ترجمه گوگل]او در دانشگاه ولز انگلیسی تدریس می کند
[ترجمه ترگمان]او در دانشگاه ولز به انگلیسی تدریس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We do depart for Wales on the morrow.
[ترجمه گوگل]فردا عازم ولز می شویم
[ترجمه ترگمان]فردا برای ویلز حرکت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. England, Scotland and Wales compose the island of Great Britain.
[ترجمه گوگل]انگلستان، اسکاتلند و ولز جزیره بریتانیای کبیر را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]انگلستان، اسکاتلند و ولز جزیره بریتانیای کبیر را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. England and Wales will start cloudy.
[ترجمه گوگل]انگلیس و ولز ابری آغاز خواهد شد
[ترجمه ترگمان]انگلستان و ولز ابری را آغاز خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My grandfather used to raise sheep in Wales.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ من در ولز گوسفند پرورش می داد
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ من در ولز گوسفند پرورش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Princess of Wales laid the foundation stone for the extension to the Cathedral.
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم ولز سنگ بنای گسترش کلیسای جامع را گذاشت
[ترجمه ترگمان]شاهزاده ولز سنگ بنای یادبود را به کلیسا گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We went touring in Wales and Ireland. It was heaven.
[ترجمه گوگل]ما به تور ولز و ایرلند رفتیم بهشت بود
[ترجمه ترگمان]ما به سفر به ولز و ایرلند رفتیم بهشت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wales was a vassal kingdom at that time.
[ترجمه گوگل]ولز در آن زمان پادشاهی تابعه بود
[ترجمه ترگمان]ولز در آن زمان پادشاهی vassal بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We did the journey to Wales in five hours.
[ترجمه گوگل]ما سفر به ولز را در پنج ساعت انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]ما این سفر را در عرض پنج ساعت به ولز انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He won his first England cap against Wales in 199
[ترجمه گوگل]او اولین بازی ملی خود را در برابر ولز در سال 199 انجام داد
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۹ اولین کلاه انگلیس را در مقابل ولز به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wale also said demand from smaller cities'should ensure some growth momentum.
[ترجمه گوگل]ویل همچنین گفت که تقاضا از سوی شهرهای کوچکتر باید شتاب رشد را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]Wale همچنین گفت که تقاضا از شهرهای کوچک تر باید از حرکت رشد اطمینان حاصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بافته (اسم)
texture, web, tissue, wale, mesh

تیر افقی (اسم)
wale

انتخاب کردن (فعل)
single, choose, chap, elect, select, opt, pick out, wale

راه راه کردن (فعل)
stripe, corrugate, wale

تخصصی

[عمران و معماری] تیر حفاظ - تیر مهار - تیر محافظ - تیر نگهبان
[نساجی] رج - ردیف - اتصال حلقه در جهت تار- محورحلقه درکشباف

انگلیسی به انگلیسی

• mark on the body, welt; strip, stripe; protruding stripe on a fabric; reinforcing bar (construction)
cause a mark on the skin; knit in strips; strengthen with reinforcing planks

پیشنهاد کاربران

خواننده رپ و ترانه نویس اهل ایالات متحده آمریکا wale

بپرس