1. I shook him but he didn't waken.
2. Women are much more likely than men to waken because of noise.
[ترجمه گوگل]زنان بسیار بیشتر از مردان به دلیل سر و صدا بیدار می شوند
[ترجمه ترگمان]زنان به احتمال بسیار بیشتر از مردان به خاطر سر و صدا بیدار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We must waken the people to the dangers facing our country.
[ترجمه گوگل]ما باید مردم را از خطراتی که کشورمان با آن مواجه است بیدار کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید مردم را از خطرات پیش روی کشورمان بیدار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If you do waken up during the night, start the exercises again.
[ترجمه گوگل]اگر در طول شب بیدار شدید، تمرینات را دوباره شروع کنید
[ترجمه ترگمان]اگر در طول شب بیدار شدید، دوباره تمرین را شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What time are you going to waken him?
[ترجمه گوگل]ساعت چند میخوای بیدارش کنی؟
[ترجمه ترگمان]چه ساعتی می خواهید او را بیدار کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Drink this coffee — it will waken you up.
[ترجمه گوگل]این قهوه را بنوشید - شما را بیدار می کند
[ترجمه ترگمان]این قهوه را بخور، آن را بیدار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Naomi would waken to the twitter of birds.
[ترجمه گوگل]نائومی با توییتر پرندگان بیدار می شد
[ترجمه ترگمان]Naomi آن ها را بیدار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It is frightening to most children to waken and find a stranger.
[ترجمه گوگل]برای اکثر کودکان بیدار شدن و یافتن یک غریبه ترسناک است
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از کودکان برای بیدار شدن و پیدا کردن یک غریبه، ترسناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She awoke to a day of brilliant sunshine. Waken and awaken are much more formal. Awaken is used especially in literature:The Prince awakened Sleeping Beauty with a kiss.
[ترجمه گوگل]او با یک روز آفتاب درخشان از خواب بیدار شد بیدار شدن و بیدار شدن بسیار رسمی تر هستند Awaken به ویژه در ادبیات استفاده می شود: شاهزاده زیبای خفته را با یک بوسه بیدار کرد
[ترجمه ترگمان]یک روز آفتابی درخشان از خواب بیدار شد بیدار شدن و بیدار شدن خیلی رسمی است به ویژه در ادبیات به کار می رود: شاهزاده زیبایی خفته را با بوسه ای بیدار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Agnes would often waken at the slightest sound.
[ترجمه گوگل]اگنس اغلب با کوچکترین صدایی از خواب بیدار می شد
[ترجمه ترگمان]اگنس اغلب با شنیدن کوچک ترین صدا از خواب بیدار می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He wasn't sure if he should waken his mother.
[ترجمه گوگل]مطمئن نبود که باید مادرش را بیدار کند یا نه
[ترجمه ترگمان]مطمئن نبود که باید مادرش را بیدار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She became alarmed when she could not waken her husband.
[ترجمه گوگل]وقتی نتوانست شوهرش را بیدار کند نگران شد
[ترجمه ترگمان]وقتی نمی توانست شوهرش را بیدار کند، نگران شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I feel as if I had waken from a nightmare.
[ترجمه گوگل]احساس می کنم از یک کابوس بیدار شده ام
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم که از یک کابوس بیدار شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Happily, however, he did not waken.