دیکشنری
مترجم
بپرس
waggly
/wæɡli/
/wæɡli/
معنی
: چرخنده، تلو تلو خور، فرفره وار
معانی دیگر
: فرفره وار، تلو تلو خور، چرخنده
دنبال کنید
مترادف ها
چرخنده
(صفت)
rotary, revolving, rotative, waggly
تلو تلو خور
(صفت)
tipsy, waggly
فرفره وار
(صفت)
waggly
انگلیسی به انگلیسی
• moving from side to side; unstable
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها