1. wage and price controls
کنترل (واپاد) دستمزد و قیمت
2. wage freeze
تثبیت دستمزدها
3. wage war on (or against)
مصاف دادن،جنگیدن،پیکار کردن
4. a wage hike
بالا بردن مزدها
5. a wage scale
معیار مزدها
6. his wage didn't amount to much
مزد او به جایی نمی رسید.
7. hourly wage
مزد ساعتی
8. minimum wage
حداقل دستمزد
9. the wage increase silenced the workers
افزایش مزد سروصدای کارگران را خواباند.
10. to wage war against the enemy
در برابر دشمن جنگیدن
11. a beggarly wage
مزد بسیار کم
12. a set wage
مزد ثابت
13. the average wage of an unskilled laborer is $ 6 per hour
مزد متوسط عمله ی ساده،شش دلار در ساعت است.
14. we must wage a campaign against illiteracy
ما بایستی بر ضد بیسوادی پیکار کنیم.
15. guaranteed annual wage
دستمزد تضمین شده ی سالانه
16. a uniform minimum wage for the whole country
حداقل دستمزد که در تمام کشور یکسان است
17. christians used to wage war against infidels
مسیحیان علیه کافران می جنگیدند.
18. he is a wage earner
او مزد بگیر است.
19. the policy of wage restraint
سیاست خودداری از دادن یا خواستن دستمزد بیشتر
20. the effective number of wage earners excluding part-timers
شمار واقعی مزد بگیران به استثنای نیمه وقت ها
21. the boss fixes each worker's wage
رئیس،مزد هر کارگر را معین می کند.
22. the upset of price and wage standards
به هم خوردن معیارهای قیمت و دستمزد
23. he skirted around the issue of wage increase
از اشاره به موضوع اضافه دستمزد خودداری کرد.
24. the government has put a floor under hourly wage
دولت برای مزدهای ساعتی میزان حداقل تعیین کرده است.
25. he hammered the table with his fists and demanded his wage
او با مشت بر میز می کوبید و مزد خود را می خواست.
26. The government exacts taxes from every wage earner above a certain level of income.
[ترجمه گوگل]دولت از هر حقوق بگیری بالاتر از سطح معینی از درآمد مالیات می گیرد
[ترجمه ترگمان]دولت مالیات ها را از هر درآمد سرانه بالاتر از سطح معینی از درآمد اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. Such measures are needed to equalize wage rates between countries.
[ترجمه گوگل]چنین اقداماتی برای یکسان سازی نرخ دستمزد بین کشورها مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]چنین اقداماتی برای یک سان سازی نرخ دست مزد بین کشورها مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Wage increases are being kept to a minimum because of the recession.
[ترجمه گوگل]افزایش دستمزدها به دلیل رکود اقتصادی به حداقل می رسد
[ترجمه ترگمان]افزایش دست مزد به دلیل رکود نگه داری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. The government would not intervene in private-sector wage bargaining.
[ترجمه گوگل]دولت در چانه زنی دستمزد بخش خصوصی مداخله نمی کند
[ترجمه ترگمان]دولت در مذاکرات حقوق خصوصی دخالت نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. The union had sought a wage increase and a shorter work week.
[ترجمه گوگل]اتحادیه به دنبال افزایش دستمزد و هفته کاری کوتاهتر بود
[ترجمه ترگمان]این اتحادیه به دنبال افزایش دست مزد و یک هفته کار کوتاه تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید