waffle iron

/ˈwɑːfl̩ˈaɪərn//ˈwɒfl̩ˈaɪən/

ماهیتابه ی دو سطحی برای سرخ کردن وافل، فر یا قالب کله پزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a cooking appliance consisting of two hinged plates that close on the batter, leaving an indented grid pattern on the waffle.

جمله های نمونه

1. Counters get completely covered with waffle irons, toaster ovens and coffee grinders.
[ترجمه گوگل]پیشخوان ها به طور کامل با اتو وافل، اجاق توستر و آسیاب قهوه پوشیده می شوند
[ترجمه ترگمان]counters کاملا پوشیده از آهن کلوچه و یک اجاق نان و قهوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One building is my waffle iron . Another is Mike Defeo's coffee pot.
[ترجمه گوگل]یک ساختمان اتو وافل من است دیگری قهوه جوش مایک دفئو است
[ترجمه ترگمان] یه ساختمون، آهن کلوچه منه یکی دیگر قهوه جوش مایک Defeo است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Preheat waffle iron to medium high.
[ترجمه گوگل]اتو وافل را از قبل تا حد متوسط ​​گرم کنید
[ترجمه ترگمان] آهن کلوچه پزی، تا حد متوسط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you do not have a waffle iron, just use a fry pan and cook like a pancake.
[ترجمه گوگل]اگر اتو وافل ندارید، فقط از ماهیتابه استفاده کنید و مانند پنکیک بپزید
[ترجمه ترگمان]اگر آهن آن را نداشته باشید فقط از یک ماهی تابه سرخ استفاده کنید و مانند یک تکه نان بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. University of Oregon track coach Bill Bowerman created the first cushioned mid-sole by heating polyure-thane on his wife's waffle iron in the early 70s, which later led to the creation of Nike Air.
[ترجمه گوگل]مربی پیست دانشگاه اورگان، بیل باورمن، اولین کفی میانی بالشتکی را با حرارت دادن پلی اورتان روی آهن وافل همسرش در اوایل دهه 70 ایجاد کرد که بعداً منجر به ایجاد نایک ایر شد
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۷۰ میلادی، بیل bowerman، مربی دانشگاه اورگن، اولین mid را با حرارت دادن polyure - thane در دهه ۷۰ میلادی ساخت که بعدها منجر به ایجاد of هوایی Nike شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In his application he described his invention as being "like a waffle iron and producing several small pastry cups with sloping sides. "
[ترجمه گوگل]او در درخواست خود اختراع خود را اینگونه توصیف کرد که "شبیه یک آهن وافل و تولید چندین فنجان کوچک شیرینی با طرف های شیب دار است "
[ترجمه ترگمان]او در برنامه خود اختراع خود را به عنوان \"یک آهن waffle\" توصیف کرد و چندین فنجان pastry کوچک با کناره های شیب دار تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Judy Witwicky runs out of the house with a waffle iron on her head.
[ترجمه گوگل]جودی ویتویکی با اتو وافل روی سرش از خانه بیرون می دود
[ترجمه ترگمان]جودی مک Witwicky از خو نه بیرون می ره و با یه میله آهنی روی سرش می ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cooking appliance used for baking waffles

پیشنهاد کاربران

بپرس