wading

جمله های نمونه

1. to tuck up one's skirt for wading
برای گذشتن از آب دامن خود را بالا زدن

پیشنهاد کاربران

در بعضی مواقع، دخالت کردن، دخیل شدن هم معنا میده.
غوطه ور شدن
فروبردن پا در آب تا زانو
به سختی حرکت کردن

بپرس