wadi

/ˈwɒdi//ˈwɒdi/

(عربی) وادی، بستر رودخانه، رود موسمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: wadies, wadis
(1) تعریف: in North Africa and the Middle East, a watercourse, riverbed, or valley that remains dry except when it rains.

(2) تعریف: the stream that sometimes flows through this waterway.

جمله های نمونه

1. Malplacket found a shady spot in the wadi and sat down to write his will.
[ترجمه گوگل]مالپلاکت یک نقطه سایه در وادی پیدا کرد و نشست تا وصیت نامه خود را بنویسد
[ترجمه ترگمان]Malplacket جای مشکوکی را در the پیدا کرد و نشست تا وصیت نامه خود را بنویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And in the end a wadi appeared, a narrow, twisting gap that could protect them.
[ترجمه گوگل]و در پایان یک وادی ظاهر شد، یک شکاف باریک و پیچ در پیچ که می توانست از آنها محافظت کند
[ترجمه ترگمان]و در پایان، یک wadi پیدا شد، یک شکاف باریک و پیچیده که می توانست از آن ها محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A model project in Upper Egypt, in Wadi El Natrun, shows that other methods are possible.
[ترجمه گوگل]یک پروژه نمونه در مصر علیا، در وادی النترون، نشان می دهد که روش های دیگری امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]یک پروژه مدل در مصر علیا، در وادی El نشان می دهد که روش های دیگر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lawrence of Arabia on the Wadi Rum desert: "Our little caravan grew self-conscious, and fell dead quiet, afraid and ashamed to flaunt its smallness in the presence of the stupendous hills. "
[ترجمه گوگل]لورنس عربستان در صحرای وادی روم: "کاروان کوچک ما به خودآگاهی رشد کرد و با ترس و شرم از به رخ کشیدن کوچکی خود در حضور تپه‌های حیرت‌انگیز، بی‌صدا و خجالت کشید
[ترجمه ترگمان]\"لارنس عربستان\" در صحرای \"وادی Rum\": \" کاروان کوچک ما به خود آگاه شد و ساکت شد، می ترسید و از این که حقارت خود را در حضور تپه های حیرت انگیز به معرض نمایش بگذارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition, through projects such as WADI, session replication can be added to servlet containers such as Tomcat or Jetty through the servlet filtering mechanism.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، از طریق پروژه هایی مانند WADI، می توان Session Replication را به کانتینرهای سرولت مانند Tomcat یا Jetty از طریق مکانیسم فیلترینگ servlet اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، از طریق پروژه هایی مانند wadi، تکرار جلسه می تواند به کانتینرها مانند Tomcat یا اسکله از طریق مکانیسم فیلتر سرولت اضافه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Traditionally tourists visit Wadi Rum and stay in tented camps under the stars, Bedouin-style.
[ترجمه گوگل]گردشگران به‌طور سنتی از وادی روم بازدید می‌کنند و در کمپ‌های چادری زیر ستاره‌ها، به سبک بادیه‌نشین، اقامت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی از وادی Rum بازدید می کنند و در چادری در زیر ستاره ها و سبک بدویان زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A camel handler poses for a photograph in Wadi Rum on October 200in Petra, Jordan.
[ترجمه گوگل]یک شتردار برای عکس گرفتن در وادی رام در اکتبر 200 در پترا، اردن
[ترجمه ترگمان]یک مربی شترسواری در روز ۲۰۰ اکتبر در شهر پترا، در شهر پترا، برای یک عکس ژست می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From there they set out and camped in Wadi Zered.
[ترجمه گوگل]از آنجا به راه افتادند و در وادی زرد اردو زدند
[ترجمه ترگمان]از آنجا بیرون آمدند و در وادی Zered اردو زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Before clear generation, traffic main body is wadi, waterborne it is carriage important channel.
[ترجمه گوگل]قبل از تولید روشن، ترافیک بدنه اصلی وادی است، انتقال آب آن کانال مهم است
[ترجمه ترگمان]قبل از تولید روشن، بدنه اصلی ترافیک wadi است و آب کانال مهم آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our work in Wadi Mashash has had some impact on them, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، کار ما در وادی مشاش تأثیری روی آنها گذاشته است
[ترجمه ترگمان]با این حال، کار ما در وادی Mashash تاثیری بر آن ها داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The trees in Wadi Mashash developed well and have started to bear fruit.
[ترجمه گوگل]درختان وادی مشاش به خوبی رشد کرده و شروع به میوه دادن کرده اند
[ترجمه ترگمان]درختان وادی Mashash به خوبی پیشرفت کردند و شروع به پرورش میوه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They set out at dusk on September and soon discovered that they were in the wrong wadi.
[ترجمه گوگل]آنها در غروب ماه سپتامبر به راه افتادند و به زودی متوجه شدند که در وادی اشتباه هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در شامگاه سپتامبر به راه افتادند و خیلی زود متوجه شدند که در wadi اشتباه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Ahaggar massif was apparently one of the chief watersheds, for enormous wadis radiate from it in all directions.
[ترجمه گوگل]توده آهاگار ظاهراً یکی از حوضه های آبخیز اصلی بود، زیرا وادی های عظیمی از آن در همه جهات تابش می کنند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که massif Ahaggar یکی از بزرگ ترین watersheds است، زیرا wadis عظیمی از آن ساطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The outward journey was quite uneventful as far as the Wadi Tamit, a steep defile leading down the escarpment on to the coastal plain.
[ترجمه گوگل]سفر بیرونی تا آنجا که وادی تامیت (Wadi Tamit)، یک آلودگی شیب دار که از دره به سمت دشت ساحلی پایین می رود، کاملاً بدون حادثه بود
[ترجمه ترگمان]سفر بیرونی هم تا آنجا که از وادی Tamit می گذشت، بی آن که به وادی Tamit فرو رود، بی آن که به سوی جلگه ساحلی سرازیر شود، از راه دور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] خشکرود - وادی

انگلیسی به انگلیسی

• dry river valley, streambed that is dry most of the year (except in the event of heavy rains)

پیشنهاد کاربران

بپرس