wish list


فهرست خواسته ها یا آرزوها

جمله های نمونه

1. Draw up a wish list, defining the requirements for your ideal home.
[ترجمه گوگل]فهرستی از آرزوها تهیه کنید و الزامات خانه ایده آل خود را مشخص کنید
[ترجمه ترگمان]یک فهرست آرزوها را رسم کنید و نیازمندی های خانه ایده آل خود را تعریف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Another player on Coach Beane's wish list is center fielder Jeffrey Hammonds.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از بازیکنانی که در لیست آرزوهای کوچ بین قرار دارد جفری هاموندز، مدافع میانی است
[ترجمه ترگمان]بازیکن دیگر در لیست آرزوی مربی Beane، مدافع میانی جفری hammonds است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Also on the governor's wish list is more funding for schools.
[ترجمه گوگل]همچنین در لیست آرزوی استانداری بودجه بیشتر برای مدارس وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین در فهرست آرزوها نیز بودجه بیشتری برای مدارس وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So scribble down that wish list and get surfing to pick up some of the best bargains around.
[ترجمه گوگل]بنابراین فهرست آرزوها را خط خطی کنید و برای انتخاب برخی از بهترین قیمت‌ها به گشت و گذار بپردازید
[ترجمه ترگمان]بنابراین می توانید فهرست آرزوها را یادداشت کنید و موج سواری خود را به دست آورید و برخی از بهترین چیزهای ارزان قیمت را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What is at the top of my wish list?
[ترجمه گوگل]چه چیزی در بالای لیست آرزوهای من قرار دارد؟
[ترجمه ترگمان]بالای لیست آرزوهای من چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One of the most elegant duck species, at least in my opinion, the northern pintail has been on my birding "wish list" for quite some time.
[ترجمه گوگل]یکی از زیباترین گونه های اردک، حداقل به نظر من، دم شمالی برای مدتی در "لیست آرزوهای" پرندگان من بوده است
[ترجمه ترگمان]یکی از the گونه های اردک، حداقل به نظر من، pintail شمالی مدتی است که در لیست \"آرزوی\" من قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rachel had her wish list in place.
[ترجمه گوگل]ریچل لیست آرزوهایش را آماده کرده بود
[ترجمه ترگمان]ریچل لیست آرزوش رو داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The resolution that was passed was a wish list that nobody could deliver.
[ترجمه گوگل]قطعنامه ای که تصویب شد لیست آرزوهایی بود که هیچ کس نتوانست آن را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]تصمیمی که از آن گذشته بود، لیستی بود که هیچ کس نمی توانست آن را تحویل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The researchers also are working on a wish list of sorts for the spacecraft.
[ترجمه گوگل]محققان همچنین در حال کار بر روی لیستی از انواع آرزوها برای فضاپیما هستند
[ترجمه ترگمان]پژوهشگران همچنین در حال کار بر روی یک فهرست آرزوها برای فضاپیما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their profile corresponded point for point to our wish list for an adoptive family.
[ترجمه گوگل]نمایه آنها نقطه به نقطه با لیست آرزوهای ما برای یک خانواده پذیرفته شده مطابقت داشت
[ترجمه ترگمان]پروفایل آن ها متناسب با فهرست خواسته ما برای یک خانواده اختیاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have a CD player on my wish list.
[ترجمه گوگل]من یک سی دی پلیر در لیست آرزوهایم دارم
[ترجمه ترگمان]من یک سی دی در لیست wish دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My older brother and I combined our wish list in order to insure it's arrival.
[ترجمه گوگل]من و برادر بزرگترم لیست آرزوهایمان را ترکیب کردیم تا از رسیدن آن مطمئن شویم
[ترجمه ترگمان]من و برادر بزرگم لیست آرزوهای خود را با هم ترکیب کردیم تا بیمه عمر خود را تامین کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A bottle of whisky a day would definitely come on the wish list, said Edwards.
[ترجمه گوگل]ادواردز گفت: یک بطری ویسکی در روز قطعا در لیست آرزوها قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]ادواردز گفت: یک بطری ویسکی یک روز قطعا در فهرست آرزوها قرار خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

لیست آرزو ها. . .
لیست آرزو ها
لیست علاقه مندی ها
� لیست خرید � هم میتونه معنی بده.
فهرست دلخواه یا موردعلاقه
فهرست خواسته ها
To order things from u online

بپرس