wing tip

/ˈwɪŋˈtɪp//wɪŋtɪp/

نوک کفش دارای قوس منحنی، انتهای بال، سر بال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the outermost edge of an airplane wing, bird's wing, or the like.

(2) تعریف: a shoe toecap, perforated in a pattern and peaked at the center, that covers the toe and extends along the sides of the shoe.

(3) تعریف: a style of shoe with such a toe.

جمله های نمونه

1. The insignia was visible on the wingtip.
[ترجمه گوگل]نشان روی نوک بال نمایان بود
[ترجمه ترگمان]این نشانه بر روی wingtip دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From wingtip to wingtip it can reach 4m.
[ترجمه گوگل]از نوک بال تا نوک بال می تواند به 4 متر برسد
[ترجمه ترگمان]از wingtip تا wingtip می تواند به ۴ متر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They were not armed but carried wingtip dummy missiles.
[ترجمه گوگل]آنها مسلح نبودند اما موشک های ساختگی نوک بال را حمل می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها مسلح نبودند ولی موشک خود را حمل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I had to keep the wingtip in sight of the ground to avoid getting disorientated.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم نوک بال را در دید زمین نگه دارم تا از سرگردانی جلوگیری کنم
[ترجمه ترگمان]من باید بالش خود را در نظر می گرفتم که مانع رفتن او شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper presents the constraint condition of wingtip deflection and the conversion formulas of wing section rigidity on the basis of combining theory with practice.
[ترجمه گوگل]این مقاله شرایط محدودیت انحراف نوک بال و فرمول های تبدیل صلبیت مقطع بال را بر اساس ترکیب تئوری با عمل ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله شرط محدودیت انحراف wingtip و فرمول های تبدیل بخش بال را براساس ترکیب تئوری با عمل نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It consists of fuselage, canard, two main wings, wingtip -fin, landing gear and engine, etc.
[ترجمه گوگل]از بدنه، کانارد، دو بال اصلی، نوک بال، ارابه فرود و موتور و غیره تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]آن شامل بدنه هواپیما، canard، دو بال اصلی، wingtip - باله، لوازم فرود و موتور و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "Your whole body, from wingtip to wingtip," Jonathan would say, other times, "is nothing more than your thought itself, in a form you can see.
[ترجمه گوگل]جاناتان در موارد دیگر می‌گفت: «تمام بدن شما، از نوک بال تا نوک بال، چیزی نیست جز خود فکر شما، به شکلی که می‌توانید ببینید
[ترجمه ترگمان]جاناتان می گفت: \"کل بدن شما، از wingtip تا wingtip،\" چیزی بیش از خود فکر شما نیست، به شکلی که می توانید ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A single wingtip feather, he found, moved a fraction of an inch, gives a smooth sweeping curve at tremendous speed.
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که تک پر نوک بال، کسری از اینچ حرکت کرده است، و با سرعت فوق العاده ای منحنی صاف و فراگیر ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که یک پر wingtip تنها یک اینچ را تکان می دهد و یک منحنی sweeping هموار با سرعت فوق العاده به دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shown is the curved wingtip of the 787 Dreamliner.
[ترجمه گوگل]نوک بال خمیده 787 Dreamliner نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]در تصویر wingtip curved of دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The design of the winglet on the wingtip of a plane is a multifactor design, it is relatively complicated in the design of an aerofoil due to the influence of no lesser parameters.
[ترجمه گوگل]طراحی بالچه در نوک بال هواپیما یک طرح چند عاملی است، به دلیل تأثیر پارامترهای کمتر، در طراحی یک آئروفویل نسبتاً پیچیده است
[ترجمه ترگمان]طراحی winglet بر روی سطح یک هواپیما طراحی چند عاملی است، اما در طراحی یک aerofoil به علت تاثیر پارامترهای کم تر، نسبتا پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's away. . . En. . . probably 20 feet from our wingtip . So, he's inside our wingtip .
[ترجمه گوگل]او دور است En احتمالاً 20 فوت از نوک بال ما فاصله دارد بنابراین، او داخل نوک بال ما است
[ترجمه ترگمان]اون دور شده … احتمالا ۲۰ متر از wingtip ما فاصله داره خب، اون توی wingtip
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The structure of wingtip vortex and the affection of tap on wingtip vortex is investigated in this paper.
[ترجمه گوگل]ساختار گرداب نوک بال و تاثیر ضربه بر گرداب نوک بال در این مقاله بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار vortex wingtip و علاقه of به vortex wingtip در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Patent man-made upper with classic wingtip detailing.
[ترجمه گوگل]رویه دست ساخته دست بشر با جزئیات کلاسیک نوک بال
[ترجمه ترگمان]مجاری ادراری که با مشکلات تنفسی اش بالا رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each wingtip also carries a laser cannon.
[ترجمه گوگل]هر نوک بال نیز یک توپ لیزری را حمل می کند
[ترجمه ترگمان]هر یک از این wingtip یک توپ لیزر باخود حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• most distant end of a wing; style of shoe characterized by a toe cap with a slightly upward curve that extends toward the side of the shoe

پیشنهاد کاربران

کف پاشنه
Wingtip vortices
گردباد های نوک /سر بال
نوک بال، قسمت های انتهای بال

بپرس