صفت ( adjective )
• : تعریف: educated, informed, or prepared to a high degree, esp. in a particular subject or matter.
• متضاد: unstudied
• مشابه: learned
• متضاد: unstudied
• مشابه: learned
well versed
بررسی کلمه
انگلیسی به انگلیسی
someone who is well-versed in a particular subject knows a lot about it.
پیشنهاد کاربران
کارکشته، ورزیده، کارآزموده، کارآموخته
کارکشته
تمام آموخته.
متبحر
آچار به دست
وارد
ماهر
آچار به دست
وارد
ماهر
با تجربه، با سواد، مجرب،
highly experienced, practiced, or skilled; very knowledgeable; learned:
He is a well - versed scholar on the subject of biblical literature.
آموزش دیده، متخصص
هوشمند، مجرب، با سواد، آگاه
مسلط به کار - مسلط به امور
کار آزموده