vying

/ˈvaɪɪŋ//ˈvaɪɪŋ/

معنی: رقابت کننده
معانی دیگر: (رجوع شود به: vie) رقابت کننده، اهل هم چشمی، همالشگر، وجه وصفی معلوم فعل vie، همچشمی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: that competes or contends; that vies.
مشابه: competitive
( verb )
• : تعریف: present participle of vie.

جمله های نمونه

1. various companies are vying with each other to develop the new computer
شرت های گوناگون دارند برای ساختن کامپیوتر نوین با هم رقابت می کنند.

2. the two politicians are vying for power
آن دو سیاستمدار سر قدرت با هم رقابت دارند.

3. Simon and Julian were vying for her attention all through dinner.
[ترجمه گوگل]سیمون و جولیان در تمام مدت شام برای جلب توجه او رقابت می کردند
[ترجمه ترگمان]سیمون و جولیان در تمام مدت صرف شام برای جلب توجه او رقابت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There'll be a lot of people vying for those posts.
[ترجمه گوگل]افراد زیادی برای آن پست ها رقابت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از مردم برای این پست دست و پا می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. California is vying with other states to capture a piece of the growing communications market.
[ترجمه گوگل]کالیفرنیا در حال رقابت با سایر ایالت ها برای تصاحب بخشی از بازار رو به رشد ارتباطات است
[ترجمه ترگمان]کالیفرنیا با کشورهای دیگر برای ثبت بخشی از بازار ارتباطات رو به رشد رقابت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The boys were vying to impress her.
[ترجمه گوگل]پسرها برای تحت تاثیر قرار دادن او با هم رقابت می کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها می کوشیدند تا او را تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Six candidates are currently vying for the Democratic presidential nomination.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر شش نامزد برای نامزدی دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری رقابت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اکنون شش نامزد برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The boys were vying with each other to impress her.
[ترجمه گوگل]پسرها برای تحت تاثیر قرار دادن او با یکدیگر رقابت می کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها با یکدیگر بازی می کردند تا او را تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was surrounded by men all vying for her attention.
[ترجمه گوگل]او توسط مردانی احاطه شده بود که همه برای جلب توجه او رقابت می کردند
[ترجمه ترگمان]دور تا دورش حلقه زده بودند تا توجه او را جلب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Four rescue plans are vying to save the zoo.
[ترجمه گوگل]چهار طرح نجات در حال رقابت برای نجات باغ وحش هستند
[ترجمه ترگمان]چهار برنامه نجات برای نجات این باغ وحش در رقابت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There were several restaurants vying with each other for customers.
[ترجمه گوگل]چندین رستوران وجود داشت که برای مشتریان با یکدیگر رقابت می کردند
[ترجمه ترگمان]چندین رستوران با یکدیگر برای مشتریان رقابت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are at least twenty restaurants vying with each other for custom.
[ترجمه گوگل]حداقل بیست رستوران وجود دارد که برای سفارشی با یکدیگر رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]حداقل بیست رستوران با هم رقابت می کنند که با هم رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The two teams are vying for the championship.
[ترجمه گوگل]دو تیم برای قهرمانی رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]این دو تیم برای کسب قهرمانی رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Companies vying for female talent wanted in on the list from the get-go.
[ترجمه گوگل]شرکت‌هایی که برای استعدادهای زنانه رقابت می‌کنند، از همان ابتدا در لیست قرار می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]شرکت هایی که برای استعدادهای زنان رقابت می کنند در این فهرست از راه دور تحت تعقیب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The film is about rival immigrant gangs vying for control of 1850s New York.
[ترجمه گوگل]این فیلم درباره باندهای مهاجر رقیب است که برای کنترل نیویورک دهه 1850 با هم رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]این فیلم در مورد گروه های مهاجر رقیب که برای کنترل دهه ۱۸۵۰ در نیویورک رقابت می کنند، می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رقابت کننده (صفت)
vying

انگلیسی به انگلیسی

• vying is the present participle of vie.

پیشنهاد کاربران

We were always vying for first place
ما همیشه برای اول شدن رقابت شدیدی داشتیم
vying for = رقابت شدید کردن برای

بپرس