vulpine

/ˈvʌlpaɪn//ˈvʌlpaɪn/

معنی: حیله گر، نیرنگ باز، روباه صفت
معانی دیگر: روباه وار، محیل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or characteristic of a fox.
مشابه: foxy

(2) تعریف: sly, cunning, or clever.
مشابه: foxy

جمله های نمونه

1. The thriving vulpine population is seen by various urban authorities as a problem.
[ترجمه گوگل]جمعیت پر رونق ولپین توسط مقامات مختلف شهری به عنوان یک مشکل تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]جمعیت vulpine در حال رشد توسط مقامات مختلف شهری به عنوان یک مشکل دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fur business says: " Ah, vulpine essence is really fierce, make It'scarf still can change. "
[ترجمه گوگل]تجارت خز می‌گوید: "آه، جوهر ولپین واقعاً خشن است، کاری کنید که روسری هنوز هم بتواند تغییر کند "
[ترجمه ترگمان]تجارت خز می گوید: \" آه، ذات vulpine واقعا سخت است، و این روسری هنوز می تواند تغییر کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His long hair, sideburns, sunglasses, vulpine appearance and fur coats making him an archetypal superstar of that decade.
[ترجمه گوگل]موهای بلند، لبه‌های پهلو، عینک آفتابی، ظاهر بی‌نظیر و پالتوهای خز او را به یک سوپراستار کهن الگوی آن دهه تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]موهای بلند، عینک آفتابی، عینک آفتابی، ظاهر vulpine و کت های خز او را به صورت یک ستاره کهن در آن دهه تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It includes hunts coming across groups of foxes sitting about in fields - hardly typical vulpine behaviour.
[ترجمه گوگل]این شامل شکارهایی است که با گروه‌هایی از روباه‌ها که در مزارع نشسته‌اند، برخورد می‌کنند - رفتاری که به سختی معمولی است
[ترجمه ترگمان]این شامل شکار گروه هایی از روباه ها است که در مزارع می نشینند - به سختی رفتار vulpine معمولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She disliked his sly ways, but granted him certain vulpine intelligence.
[ترجمه گوگل]او از روش های حیله گرانه او متنفر بود، اما به او هوش بدی داد
[ترجمه ترگمان]از رفتار sly بدش می آمد، اما به او اطمینان می داد که هوش و هوشش را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Though bully people by flaunting one's powerful connections, a gang of scoundries rotted vulpine fame, breed a fox to be able to make the person walks up however artificially however become rich road.
[ترجمه گوگل]اگرچه افراد قلدر با به رخ کشیدن ارتباطات قدرتمند خود، باندی از شرورها شهرت ولپین را از بین بردند، روباهی را پرورش می دهند تا بتواند فرد را وادار کند که هر چند مصنوعی هر چند به جاده ثروتمند تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]اگر چه مردم زورگو با به نمایش گذاشتن ارتباطات قوی، یک گروه از scoundries معروف به rotted شهرت دارند، روباه را پرورش می دهند تا به هر حال به طور مصنوعی به جاده ثروتمند تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Prevented from ascending the hillside by rows of Invid soldiers and vulnerable below to the Inorganics' unchecked advance, the vulpine XTs were being slaughtered.
[ترجمه گوگل]دسته‌هایی از سربازان Invid از بالا رفتن از دامنه تپه جلوگیری می‌کردند و در زیر در برابر پیشروی کنترل نشده Inorganics آسیب‌پذیر بودند، vulpine XT‌ها در حال سلاخی بودند
[ترجمه ترگمان]Prevented که از تپه ای بالا می رفتند و از دامنه تپه بالا می رفتند و در زیر پای Inorganics که بدون کنترل و در نظر گرفته شده بود آسیب پذیر بودند، vulpine xts کشته می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sometimes one came near to my window, attracted by my light, barked a vulpine curse at me, and then retreated.
[ترجمه گوگل]گاهی یکی به پنجره من نزدیک می‌شد، نور من مجذوب من می‌شد، به من فحش می‌داد و سپس عقب می‌رفت
[ترجمه ترگمان]گاهی یکی از آن ها نزدیک پنجره من می آمد، توجهم را جلب کرد، یک فحش بد به من داد و بعد عقب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حیله گر (صفت)
shrewd, cunning, fraudulent, apish, crafty, sly, artful, insinuating, designing, captious, shifty, vulpine, subtile, malefic, guileful, janus-faced

نیرنگ باز (صفت)
tricky, artful, vulpine

روباه صفت (صفت)
vulpine, foxy

انگلیسی به انگلیسی

• fox-like; cunning, sly, clever, shrewd

پیشنهاد کاربران

بپرس