vulgarly


بطور عوامانه یاپست، معمولا، ازلحاظ توده

جمله های نمونه

1. The Devil is vulgarly referred to as 'Old Nick'.
[ترجمه گوگل]شیطان به طور مبتذل به عنوان "نیک پیر" نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]شیطان vulgarly نام نیک پیر نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was never merely flamboyant or vulgarly bohemian.
[ترجمه گوگل]او هرگز صرفاً پر زرق و برق یا به طرز مبتذلی غیرتمند نبود
[ترجمه ترگمان]اون هیچ وقت نه تنها پر زرق و برق بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I must tell you that he was always vulgarly ignorant about flowers.
[ترجمه گوگل]باید به شما بگویم که او همیشه به طرز مبتذلی نسبت به گل ها بی اطلاع بود
[ترجمه ترگمان]باید به شما بگویم که او همیشه درباره گل ها خبر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He eyed her vulgarly.
[ترجمه گوگل]با ابتذال به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با چشم vulgarly به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In people the condition is known vulgarly as dwarfism.
[ترجمه گوگل]در افراد این بیماری به طور مبتذل به عنوان کوتولگی شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]در مردم این شرایط به عنوان dwarfism شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The whale is vulgarly supposed to be a fish.
[ترجمه گوگل]نهنگ به طور مبتذل یک ماهی است
[ترجمه ترگمان]این وال آدم خیال می کند ماهی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Qidan people bury vulgarly use mask complex plane this custom, should be only then produces under Shamanism's religious custom ritual.
[ترجمه گوگل]مردم قیدان به طرز مبتذلانه ای با استفاده از نقاب پیچیده این رسم را دفن می کنند، تنها پس از آن باید تحت رسم مذهبی شمنیسم تولید شود
[ترجمه ترگمان]افرادی که vulgarly را دفن می کنند از صفحه مختلط نقاب دار استفاده می کنند و این رسم است که تنها باید طبق آیین مرسوم سنت Shamanism تولید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I have never taken the Financial Times, finding it dull, badly written and vulgarly obsessed with money.
[ترجمه گوگل]من هرگز فایننشال تایمز را نگرفته ام و آن را کسل کننده، بد نوشته و مبتذل وسواس پول می دانم
[ترجمه ترگمان]من هرگز مجله فایننشال تایمز را به دست نیاورده بودم، چون آن را کسل کننده می یافت و به شدت نوشته شده بود و وسواس به خرج می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I had in fact made my own labels using some vulgarly bright pink fluorescent cardboard I had found lying about.
[ترجمه گوگل]من در واقع برچسب های خود را با استفاده از مقوای فلورسنت صورتی روشن و مبتذل ساخته بودم که در مورد آن دروغ می دیدم
[ترجمه ترگمان]در حقیقت برچسب ها را به وسیله یک تکه مقوایی صورتی درخشان درست کردم که در آن به آن دروغ گفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Happiness is a very bad word, does not have literariness, overflows vulgarly.
[ترجمه گوگل]خوشبختی کلمه بسیار بدی است، ادب ندارد، ابتذال سرریز می کند
[ترجمه ترگمان]خوشحالی یک کلمه خیلی بد است، literariness و vulgarly پر overflows
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After United Arab Republic three, gave point 4 backboard report card, displayed not vulgarly.
[ترجمه گوگل]پس از جمهوری متحده عربی سه، به نقطه 4 کارت گزارش کارت، نمایش داده شده مبتذل نیست
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه سه نفر از جمهوری عربی متحده کارت گزارش ۴ backboard را دادند، به نمایش گذاشته نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a manner befitting the masses; coarsely, obscenely

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : vulgarize
✅️ اسم ( noun ) : vulgarity / vulgarism / vulgarization / vulgarian / vulgarizer / vulgarness
✅️ صفت ( adjective ) : vulgar
✅️ قید ( adverb ) : vulgarly

بپرس