voyeuristic

جمله های نمونه

1. Her love scenes in this voyeuristic thriller are with the hot new actor Billy Baldwin.
[ترجمه گوگل]صحنه های عاشقانه او در این تریلر فضولی با بازیگر جدید و داغ بیلی بالدوین است
[ترجمه ترگمان]صحنه های عاشقانه او در این فیلم به همراه \"بیلی بالدوین\" (بیلی بالدوین)فعال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This pleasure is voyeuristic when it is dependent on the object of this gaze being unaware, not looking back.
[ترجمه گوگل]این لذت زمانی فضولانه است که وابسته به غافل بودن ابژه این نگاه باشد و به عقب نگاه نکند
[ترجمه ترگمان]این لذت نه لذت بخش است و نه به عقب نگاه می کند و نه به عقب نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The experience is unsettling, as if voyeuristic, and also uncanny, like a brief time travel, and absurdly pleasing.
[ترجمه گوگل]این تجربه ناراحت کننده است، گویی فضولانه، و همچنین غیرعادی، مانند یک سفر کوتاه در زمان، و به طرز عجیبی خوشایند
[ترجمه ترگمان]این تجربه بسیار نگران کننده است، مثل لذت بردن از لذت و همچنین غیر عادی، مانند سفره ای کوتاه زمانی، و غیر عادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are also peculiarly prudish and voyeuristic.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین به طور عجیبی سنجیده و فضول هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها نیز حتی از آن لذت می برند و از لذت و لذت هم لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The photographic process can also, therefore, exacerbate the voyeuristic gaze.
[ترجمه گوگل]بنابراین، فرآیند عکاسی می‌تواند نگاه فضولی را تشدید کند
[ترجمه ترگمان]از این رو، روند عکاسی نیز می تواند باعث وخیم تر شدن نگاه voyeuristic شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Never voyeuristic, his projects are as much ones of personal exploration – of himself and his own relation to the environment – as they are of America.
[ترجمه گوگل]هرگز فضول نیست، پروژه‌های او به همان اندازه که پروژه‌های اکتشاف شخصی - از خودش و رابطه‌اش با محیط‌زیست - هستند، به اندازه آمریکاست
[ترجمه ترگمان]نه به خاطر توریست ها، بلکه به همان اندازه که آن ها از آمریکا هستند، طرح های او تا حد زیادی از اکتشافات شخصی و رابطه اش با محیط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The entire exercise is at once scientific and voyeuristic. Like they're filming the most cerebral, least sexy porno in the history of the world.
[ترجمه گوگل]کل تمرین در عین حال علمی و فضولی است مثل اینکه در حال فیلمبرداری از مغزی ترین و کم سکسی ترین پورنو در تاریخ جهان هستند
[ترجمه ترگمان]تمام ورزش زمانی علمی و کنجکاوانه است انگار دارند از most فیلم سوپر سکسی در تاریخ دنیا فیلم می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many of us are a little voyeuristic when it comes to major traffic jams because most of us have endured one at one time or another.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ما در مورد راه بندان‌های بزرگ کمی فضول هستیم، زیرا اکثر ما در یک دوره زمانی آن را تحمل کرده‌ایم
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ما از لذت voyeuristic لذت می بریم، چون اغلب ما یکی یا یکی دیگر متحمل شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a voyeuristic manner, we like to watch other people's lives, as, in the case of soap operas, they are just like ours, but more interesting.
[ترجمه گوگل]به شیوه ای فضولانه، ما دوست داریم زندگی دیگران را تماشا کنیم، همانطور که در مورد سریال های تلویزیونی، آنها دقیقاً شبیه زندگی ما هستند، اما جالب تر
[ترجمه ترگمان]به طرز ناراحت کننده ای دوست داریم زندگی دیگران را تماشا کنیم، همانطور که در سریال های عامه پسند، آن ها درست مثل نمایش های ما هستند، اما جالب تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. While it may fulfill a voyeuristic impulse, it was hard to make a business case for this social metaphor.
[ترجمه گوگل]در حالی که ممکن است انگیزه فضولی را برآورده کند، ساختن یک مورد تجاری برای این استعاره اجتماعی دشوار بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که ممکن است برای این استعاره اجتماعی یک مورد تجاری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Reality TV has been criticized for exploiting the voyeuristic side of human nature and for being low quality television.
[ترجمه گوگل]Reality TV به دلیل سوء استفاده از جنبه فضول طبیعت انسان و تلویزیون با کیفیت پایین مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]تلویزیون واقعیت به خاطر بهره برداری از طرف voyeuristic طبیعت انسان و برای تلویزیون با کیفیت پایین مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The show has drawn much scorn regarding its voyeuristic nature.
[ترجمه گوگل]این نمایش با توجه به ماهیت فضولی آن مورد تحقیر بسیاری قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این نمایش با توجه به ماهیت voyeuristic به شدت مورد تمسخر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We as a society are growing more commercial and voyeuristic all the time.
[ترجمه گوگل]ما به عنوان یک جامعه همواره در حال رشد تجاری و فضولی تر هستیم
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان یک جامعه از لذت و لذت بیشتر لذت می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She also is nicely complicated: at times arrogant, stubborn, wrong-headed and voyeuristic.
[ترجمه گوگل]او همچنین به خوبی پیچیده است: گاهی مغرور، سرسخت، اشتباه فکر و فضول
[ترجمه ترگمان]هم چنین او به خوبی پیچیده است: گاهی مغرور، سرسخت، غلط، و voyeuristic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They differ only in the degree to which they exploit viewers' voyeuristic and sadistic urges.
[ترجمه گوگل]آنها تنها در میزان بهره برداری از تمایلات فضولی و سادیستی بینندگان با هم تفاوت دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها تنها با میزانی که از تماشاگران و خواسته های sadistic سو استفاده می کنند فرق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of voyeurism; of or having characteristics of a voyeur
if someone's behaviour is voyeuristic, they obtain pleasure from watching other people having sex.

پیشنهاد کاربران

هیز، چشم چرانانه
سادیسمی، مردم آزارانه ( مرتبط با لذت بردن از مشاهده ی رنج و درد دیگران )
نظربازانه
voyeuristic ( روان شناسی )
واژه مصوب: نظرباره ای
تعریف: مربوط به نظربارگی
چشم چرانی
تماشاگری جنسی
از تماشای فعالیت جنسی دیگران لذت بردن

بپرس