voyeurism

/ˈvɔɪˈjuːˌrɪzəm//vwɑːˈjɜːrɪzm/

معنی: اطفاء شهوت با نگاه
معانی دیگر: اطفاء شهوت با نگاه

جمله های نمونه

1. What started as cheap voyeurism escalated into an unstoppable cyberspace phenomenon, which forced the prime minister to establish an official inquiry that led to changes in police practice.
[ترجمه گوگل]آنچه که با فضولیسم ارزان شروع شد به یک پدیده غیرقابل توقف فضای سایبری تبدیل شد که نخست وزیر را مجبور کرد تا یک تحقیق رسمی را تشکیل دهد که منجر به تغییر در عملکرد پلیس شد
[ترجمه ترگمان]چیزی که به عنوان voyeurism ارزان شروع شد به یک پدیده غیرقابل توقف تبدیل شد، که نخست وزیر را مجبور کرد تا یک تحقیق رسمی ایجاد کند که منجر به تغییراتی در عمل پلیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most modern misery literature, however, is the purest voyeurism, an opportunity to pry into the degradation of others through secondhand confessional of the most graphic and prurient sort.
[ترجمه گوگل]با این حال، بیشتر ادبیات بدبختی مدرن، ناب ترین فضول است، فرصتی برای کنجکاوی در تحقیر دیگران از طریق اعترافات دست دوم از گرافیکی ترین و مبتذل ترین نوع
[ترجمه ترگمان]با این حال، بیشتر ادبیات misery نوین، خالص ترین voyeurism، فرصتی برای فرو بردن به تجزیه و تحلیل دیگران از طریق اعتراف secondhand و prurient است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And while Wife Swap was pure voyeurism, Boss Swap hints at some real issues.
[ترجمه گوگل]و در حالی که Wife Swap فضولی خالص بود، Boss Swap به برخی مسائل واقعی اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]و در حالی که Wife Swap voyeurism، Boss Swap را در برخی مسائل واقعی مبادله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Voyeurism and exhibitionism intertwine in these purposefully provocative scenes.
[ترجمه گوگل]فضول گرایی و نمایشگاه گرایی در این صحنه های هدفمند تحریک آمیز در هم تنیده می شوند
[ترجمه ترگمان]Voyeurism و exhibitionism intertwine در این صحنه های هیجان انگیز هدفمند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I don't know whether that's exploration or voyeurism or what that is.
[ترجمه گوگل]نمی‌دانم این اکتشاف است یا فضول یا این که چیست
[ترجمه ترگمان]نمی دانم این اکتشاف یا اکتشاف یا چه چیزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No other film on voyeurism can be more subtle than this one.
[ترجمه گوگل]هیچ فیلم دیگری در مورد فضول نمی تواند ظریف تر از این فیلم باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ فیلم دیگری در مورد سایت voyeurism نمی تواند دقیق تر از این باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Part of the thrill of voyeurism may lie in almost being caught.
[ترجمه گوگل]بخشی از هیجان فضول ممکن است در تقریباً گرفتار شدن باشد
[ترجمه ترگمان]بخشی از هیجان of ممکن است در حال دستگیر شدن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I think of voyeurism in a much broader context than vicarious sexual satisfaction.
[ترجمه گوگل]من به فضول گرایی در زمینه ای بسیار گسترده تر از رضایت جنسی جانشین فکر می کنم
[ترجمه ترگمان]من به voyeurism در یک زمینه بسیار وسیع تر نسبت به رضایت جنسی نیابتی فکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Portraiture merges here with voyeurism and surveillance.
[ترجمه گوگل]پرتره در اینجا با فضول و نظارت ادغام می شود
[ترجمه ترگمان]portraiture اینجا با voyeurism و دوربین های امنیتی اینجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The BBC yesterday defended a series featuring dramatic crime reconstructions against suggestions of voyeurism.
[ترجمه گوگل]بی‌بی‌سی دیروز از مجموعه‌ای با بازسازی جنایی دراماتیک در برابر پیشنهادهای فضول دفاع کرد
[ترجمه ترگمان]بی بی سی روز گذشته از یک سری مشتمل بر بازسازی نمایشی چشمگیر در مقابل پیشنهادها of دفاع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For a very private person, weddings feel like a lavish exercise in voyeurism.
[ترجمه گوگل]برای یک فرد بسیار خصوصی، عروسی مانند یک تمرین مجلل در فضول است
[ترجمه ترگمان]ازدواج برای یک فرد بسیار خصوصی، مانند یک ورزش پر زرق و برق در voyeurism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A new discussion highlights the need for morality and links the "mass voyeurism" of the scandal with democracy.
[ترجمه گوگل]یک بحث جدید نیاز به اخلاق را برجسته می کند و "فضول گویی توده ای" رسوایی را با دموکراسی پیوند می دهد
[ترجمه ترگمان]یک بحث جدید، نیاز به اخلاق را برجسته می کند و \"voyeurism دسته جمعی\" این رسوایی را با دموکراسی مرتبط می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For a very private person, weddings feel like a lavish exercise in voyeurism. Think about it.
[ترجمه گوگل]برای یک فرد بسیار خصوصی، عروسی مانند یک تمرین مجلل در فضول است در مورد آن فکر کنید
[ترجمه ترگمان]ازدواج برای یک فرد بسیار خصوصی، مانند یک ورزش پر زرق و برق در voyeurism است درباره اش فکر کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For others, addiction can involve illegal activities such as exhibitionism, voyeurism, obscene phone calls, child molestation or rape.
[ترجمه گوگل]برای دیگران، اعتیاد می‌تواند شامل فعالیت‌های غیرقانونی مانند نمایش‌گرایی، فضول‌گرایی، تماس‌های تلفنی زشت، کودک آزاری یا تجاوز جنسی باشد
[ترجمه ترگمان]برای دیگران، اعتیاد می تواند شامل فعالیت های غیر قانونی مانند exhibitionism، voyeurism، تماس های تلفنی مستهجن، کودک آزاری و یا تجاوز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اطفاء شهوت با نگاه (اسم)
voyeurism

انگلیسی به انگلیسی

• stimulation derived from secretly watching sexual acts or naked bodies; enjoyment from seeing misery or sordidness
voyeurism is the activity of obtaining pleasure from watching other people having sex.

پیشنهاد کاربران

نظربارگی
هیز بودن - هیزی - چشم چرانی
the activity of getting pleasure from secretly watching other people in sexual situations or, more generally, from watching other people's private lives
تماشاگری جنسی ( به فرانسه: voyeurisme یا scopophilia=چشم چرانی ) ، یعنی احساس اجبار برای دید زدن دزدکیِ دیگران - معمولاً غریبه ها - است. واژه فرانسوی ووایُر ( voyeur ) ، به معنای تماشاگر است. فرد مبتلا به تماشاگری جنسی، نیاز غیرقابل مقاومت و تکرار شونده ای برای دید زدن دزدکی دیگران از پشت پنجره ها یا درها، در توالت های عمومی، پارک ها، یا ساحل های دریا دارد، و از تماشای رابطه جنسی دیگران بسیار لذت می برد.
...
[مشاهده متن کامل]

The show veers dangerously close to outright voyeurism.
Are people using social networks for entertainment, for a kind of cyber voyeurism?

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/voyeurism?q=Voyeurism• https://en.wikipedia.org/wiki/Voyeurism
نظربازی
به معنی دقت نظر است در متون هنری
voyeurism ( روان شناسی )
واژه مصوب: نظربارگی
تعریف: نوعی کژکامی که در آن رسیدن به ارضای جنسی ازطریق تماشای مخفیانۀ افراد برهنه یا درحال برهنه شدن یا درحال فعالیت جنسی حاصل می شود
تماشاگری جنسی
هیزی_ هیزبازی_ چشم چرانی
چشم چرانی

بپرس