votive

/ˈvoʊtɪv//ˈvəʊtɪv/

معنی: نذری، نذر شده
معانی دیگر: وابسته به نذر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: votively (adv.)
(1) تعریف: offered, expressed, or dedicated in order to fulfill a vow or pledge.

- a votive offering
[ترجمه گوگل] یک نذری
[ترجمه ترگمان] یک پیشنهاد نذری برای او فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: made or done to express gratitude or devotion.

- a votive prayer
[ترجمه گوگل] یک نماز نذری
[ترجمه ترگمان] یک نماز نذری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Votive candles twinkle in every room.
[ترجمه گوگل]شمع های نذری در هر اتاق چشمک می زند
[ترجمه ترگمان]شمع ها در هر اتاق برق می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first item is either a toy or votive offering.
[ترجمه گوگل]اولین مورد یا اسباب بازی یا نذری است
[ترجمه ترگمان]اولین مورد یا یک اسباب بازی یا نذری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Silver plate of a possible votive character was found in 1747 at Capheaton in Northumberland.
[ترجمه گوگل]بشقاب نقره ای با شخصیت نذری احتمالی در سال 1747 در Capheaton در نورثامبرلند پیدا شد
[ترجمه ترگمان]صفحه نقره ای یک شخصیت نذر ممکن در ۱۷۴۷ در Capheaton در Northumberland یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sofas are plump with crisp white bed pillows. Votive candles twinkle in every room.
[ترجمه گوگل]مبل‌ها با بالش‌های تخت‌خواب سفید شفاف هستند شمع های نذری در هر اتاق چشمک می زند
[ترجمه ترگمان]sofas با بالش های سفید نرم plump شمع ها در هر اتاق برق می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A votive candle is placed on the dozen or so tables, part of the ritual of late afternoon tea.
[ترجمه گوگل]یک شمع نذری بر روی دوجین میز گذاشته می شود که بخشی از مراسم چای اواخر بعد از ظهر است
[ترجمه ترگمان]یک شمع نذری در ده یا چند میز قرار دارد که بخشی از مراسم عصرانه اواخر بعد از ظهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The votive stand remains in the church for anyone to light a candle at any time.
[ترجمه گوگل]جایگاه نذری در کلیسا باقی می ماند تا هر کسی شمعی روشن کند
[ترجمه ترگمان]نذری در کلیسا برای هر کسی باقی می ماند که شمعی روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Last month we were able to borrow a votive candle stand, which stands in the Lady Chapel area.
[ترجمه گوگل]ماه گذشته توانستیم یک پایه شمع نذری را قرض کنیم که در منطقه لیدی چپل قرار دارد
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته ما توانستیم یک شمع نذری را که در ناحیه لیدی Chapel قرار دارد قرض کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. VOTIVE: I told him I wasn'tready.
[ترجمه گوگل]نذری: من به او گفتم که دم دستی نیستم
[ترجمه ترگمان] بهش گفتم که نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Votive candle, placed in a clear glass candle holder is safer and will actually last longer.
[ترجمه گوگل]شمع نذری که در یک جا شمع شیشه ای شفاف قرار می گیرد ایمن تر است و در واقع ماندگاری بیشتری خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]شمع Votive که در یک نگهدارنده شمع روشن قرار داده می شود امن تر است و در واقع طولانی تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Just switch on the environmentally friendly votive, leave it in direct sunlight and -- like those solar yard spike-lights -- it continually does its thing.
[ترجمه گوگل]فقط نذری سازگار با محیط زیست را روشن کنید، آن را در معرض نور مستقیم خورشید قرار دهید و - مانند آن چراغ های خورشیدی حیاط خورشیدی - به طور مداوم کار خود را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]فقط بر روی votive سازگار با محیط زیست تمرکز کنید، آن را در نور خورشید مستقیم رها کنید و - مانند آن چراغ های خورشیدی که همیشه کار خود را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. VOTIVE: I don't think he'swilling to wait.
[ترجمه گوگل]نذر: من فکر نمی کنم که او مایل به صبر باشد
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که او می خواست منتظر بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So far only votive objects such as small bronze statues, or pieces of painted terracotta roof tiles from the temples have been dug up, nothing written.
[ترجمه گوگل]تاکنون فقط اشیای نذری مانند مجسمه‌های کوچک برنزی، یا قطعات کاشی‌های سفالی رنگ‌آمیزی بام از معابد کنده شده است، چیزی نوشته نشده است
[ترجمه ترگمان]تاکنون فقط اشیا votive مانند مجسمه های برنزی کوچک و یا قطعات کاشی های سقف سفالی کشف شده از معابد، کنده شده اند و چیزی نوشته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And then quickly make a votive offering soon.
[ترجمه گوگل]و سپس به زودی نذری بدهید
[ترجمه ترگمان]و بعد سریعا یک offering نذری هم به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Golden idols of the Buddha, festooned with white votive scarves, gradually materialise, as my eyes grow used to the gloom.
[ترجمه گوگل]بت‌های طلایی بودا، که با روسری‌های نذری سفید مزین شده‌اند، به تدریج ظاهر می‌شوند و چشمانم به تاریکی عادت می‌کند
[ترجمه ترگمان]بت های طلایی بودا که با روسری سفید و votive تزیین شده، به تدریج در حال ظاهر شدن است، همان طور که چشم هایم به تاریکی عادت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The effect is like a room overloaded with votive candles.
[ترجمه گوگل]این اثر مانند اتاقی است که مملو از شمع های نذری است
[ترجمه ترگمان]این افکت به یک اتاق با بار بیش از حد با شمع نذر شده شباهت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نذری (صفت)
votive

نذر شده (صفت)
votive

انگلیسی به انگلیسی

• given or dedicated to the fulfillment of a vow; expressing a wish or a desire

پیشنهاد کاربران

مثال:
votive offerings
تحفه های نذری
نذری
پیشکشی، نذری

بپرس