voter turnout

جمله های نمونه

1. Voter turnout was high at the last election.
[ترجمه گوگل]میزان مشارکت در انتخابات گذشته بالا بود
[ترجمه ترگمان]حضور رای دهندگان در انتخابات گذشته بسیار بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The voter turnout in most precincts is expected to be high.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که مشارکت رای دهندگان در اکثر حوزه ها بالا باشد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که مشارکت رای دهندگان در بیشتر صحن عالی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Voter turnout was down by 1 percentage points to 6 9 percent.
[ترجمه گوگل]مشارکت رای دهندگان با 1 درصد کاهش به 69 درصد رسید
[ترجمه ترگمان]حضور رای دهندگان از ۱ درصد به ۶ درصد کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Participation is measured using voter turnout, or the percentage of the eligible voters who actually voted in national elections.
[ترجمه گوگل]مشارکت با استفاده از مشارکت رای دهندگان، یا درصد واجدین شرایطی که واقعاً در انتخابات ملی رای داده اند، اندازه گیری می شود
[ترجمه ترگمان]مشارکت با استفاده از مشارکت رای دهندگان، یا درصد رای دهندگانی که در واقع در انتخابات ملی رای داده اند، اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Another factor cited for low voter turnout by young people was their greater mobility.
[ترجمه گوگل]عامل دیگری که برای مشارکت کم رای دهندگان توسط جوانان ذکر شد تحرک بیشتر آنها بود
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از عوامل ذکر شده برای مشارکت کم رای دهندگان توسط جوانان تحرک بیشتر آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Voter turnout was very low.
[ترجمه گوگل]مشارکت رای دهندگان بسیار کم بود
[ترجمه ترگمان]حضور رای دهندگان بسیار پایین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The official figure for voter turnout was over 600,000 people, representing just over 90 percent of those registered to vote.
[ترجمه گوگل]آمار رسمی برای شرکت در رای دهندگان بیش از 600000 نفر بود که نشان دهنده کمی بیش از 90 درصد از ثبت نام کنندگان برای رای دادن است
[ترجمه ترگمان]آمار رسمی مشارکت رای دهندگان بیش از ۶۰۰،۰۰۰ نفر بوده است که نشان دهنده بیش از ۹۰ درصد افرادی است که برای رای دادن ثبت نام کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Heavy voter turnout has been predicted for the first primary of 199
[ترجمه گوگل]حضور گسترده رای دهندگان برای اولین دوره مقدماتی سال 199 پیش بینی شده است
[ترجمه ترگمان]حضور رای دهندگان سنگین در اولین مرحله ۱۹۹ مورد پیش بینی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A voter turnout of 5percent of some 300,000 registered voters was recorded for the Dec. 26 poll.
[ترجمه گوگل]مشارکت 5 درصدی از حدود 300000 رای دهنده ثبت نام شده برای رای گیری 26 دسامبر ثبت شد
[ترجمه ترگمان]در رای گیری روز ۲۶ دسامبر، شمار رای دهندگان ۵ درصد از ۳۰۰،۰۰۰ رای دهنده ثبت شده ثبت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yet statistics show voter turnout sliding down.
[ترجمه گوگل]با این حال، آمارها نشان می دهد که میزان مشارکت رای دهندگان کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]با این وجود آمار نشان می دهند که مشارکت رای دهندگان کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Voter turnout in local elections was frequently as low as 25 percent, in contrast with over 70 percent in national elections.
[ترجمه گوگل]مشارکت رای دهندگان در انتخابات محلی اغلب تا 25 درصد پایین بود، در حالی که بیش از 70 درصد در انتخابات ملی بود
[ترجمه ترگمان]حضور رای دهندگان در انتخابات محلی به میزان کم تر از ۲۵ درصد در مقایسه با بیش از ۷۰ درصد در انتخابات ملی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In most parliamentary democracies voter turnout tends to be around half to three-quarters of the electorate.
[ترجمه گوگل]در اکثر دموکراسی‌های پارلمانی، مشارکت رأی‌دهندگان حدود نیم تا سه چهارم رأی‌دهندگان است
[ترجمه ترگمان]در اکثر دموکراسی های پارلمانی، حضور رای دهندگان در حدود نیمی از سه چهارم رای دهندگان را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet statistics that show voter turnout slowly sliding down, down.
[ترجمه گوگل]با این حال آماری که نشان می دهد میزان مشارکت رای دهندگان به آرامی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]با این حال آمار نشان می دهند که حضور رای دهندگان به کندی به پایین می لغزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Outside groups also will be pushing voter turnout.
[ترجمه گوگل]گروه های بیرونی نیز به مشارکت رای دهندگان فشار خواهند آورد
[ترجمه ترگمان]گروه های خارجی نیز حضور رای دهندگان را تحت فشار قرار خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Voter turnout will be in the single digits Tuesday.
[ترجمه گوگل]میزان مشارکت در انتخابات روز سه شنبه تک رقمی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]میزان مشارکت رای دهندگان در روز سه شنبه تنها خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• total number or percentage of eligible voters who cast ballots in an election

پیشنهاد کاربران

voter turnout ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: میزان مشارکت
تعریف: نسبت تعداد کسانی که در انتخابات شرکت می کنند به کل واجدان شرایط
نرخ مشارکت

بپرس